منابع غير مستقيم فن رجال؛ گونه‌ها و کاربردها از نگاه علامه شوشتري در قاموس الرجال - صفحه 63

روايات اين راوي نشان از عامي بودن او دارد.۱
تعابيري که امام عليه السلام در باره يک راوي به کار مي‌برد نيز مي‌تواند در تحليل و ارزيابي راوي مؤثر باشد. مامقاني در شرح حال «علي بن مزيد صاحب السابري» گفته است که زيد نرسي از او، و او از امام صادق عليه السلام روايت کرده است. مامقاني با توجه به اين مطلب، به امامي بودن او حکم کرده است. شوشتري در نقد و بررسي کلام مامقاني به گردآوري روايات زيد نرسي از او (علي ابن مزيد)، از امام صادق عليه السلام مي‌پردازد و در تحليل آنها از زاويه ارزيابي راوي مي‌‌گويد که يکي از روايت‌هاي او نشان‌گر عامي بودن اوست؛ زيرا در آن روايت، علي ابن مزيد مي‌‌گويد ابتدا سؤالي را از اباحنيفه پرسيدم، سپس همان سؤال را از عبدالله بن الحسن و پس از آن، از امام صادق عليه السلام آن سؤال را پرسيدم۲ و در همان روايت به امام عليه السلام مي‌‌گويد: «انا من مواليکم» و امام عليه السلام در جواب مي‌‌گويد: «دع ذا! حاجتک». فضاي حاکم بر اين روايت که راوي از ابوحنيفه و عبدالله بن الحسن نيز سؤال کرده و همچنين نوع تعبيري که امام عليه السلام در جواب او به کار برده‌اند، نشانه‌ عامي بودن علي بن مزيد است.۳
شوشتري در شرح حال «عمار بن خباب ابي معوية البجلي الدهني الکوفي» با استفاده از تعابير و نوع رفتار امام عليه السلام با آن راوي، بر خلاف مامقاني، به عامي بودن او حکم کرده و معتقد است که او از اصحاب امام عليه السلام نبوده است:
فان اخلاءة عليه السلام المجلس له و تكنيته و قوله عليه السلام له هذا ابنك.۴
د. داوري در ديدگاه‏هاي متعارض رجالي به کمک فضاي حاکم بر حديث راوي؛ کتب رجالي در ارزيابي بسياري از راويان احاديث، با يکديگر اختلاف و گاه تناقض دارند. از بررسي فضاي روايت راويان مي‌‌توان به عنوان معياري در ترجيح اقوال متعارض در باره يک راوي بهره گرفت؛ براي مثال، در باره «علي بن اسباط»اين سؤال مطرح است که آيا او از فطحي‌گري برگشته است يا خير؟ نجاشي بر اين باور است که او از فطحي‌گري برگشته۵ و کشي نظري مخالف او را دارد.۶ شوشتري نظر نجاشي را ترجيح داده و يکي از دلايل وي بر اين ترجيح، آن است که علي بن اسباط خبري را از امام جواد عليه السلام نقل کرده است. همين امر حاکي از آن است که او از فطحي‌گري برگشته است:۷

1.. همان، ج۷، ص۲۹۰؛ ج۲، ص۱۲.

2.. من لا يحضره الفقيه، ج۴، ص۲۰۷.

3.. قاموس الرجال، ج۷، ص۶۴.

4.. همان، ص۹۶.

5.. رجال النجاشي، ص۲۵۲.

6.. رجال الکشي، ص۵۶۲.

7.. قاموس الرجال، ج۶، ص۴۲۱- ۴۲۲.

صفحه از 68