بررسي رويكرد مقدس اردبيلي به اخبار و روايات سبب نزول - صفحه 117

نيز خصوص مورد نزول را معتبر مي‏‏داند؛ چنان که نخست، گفتار فاضل قوشچي را در شرح التجريد مي‏‏آورد که از اجماع مفسران در باره نزول اين آيه در شأن حضرت مرتضي عليه السلام ، آن گاه که انگشتر خويش را در هنگام رکوع صدقه داد، خبر مي‌‌دهد و در ادامه افزوده است که احتمال عدم تخصيص آيه به آن حضرت نيز وجود دارد و ممکن است مراد از رکوع، خشوع و غير آن باشد.۱ محقق اردبيلي به نظر فاضل قوشچي در باره عموميت حکم اعتراض کرده و ملاک‏هايي ‏را براي انصراف آيه از عموم ظاهري ارائه مي‏‏دهد که بعد از وجود ادات حصر در آيه و انحصار اوصاف در امير مؤمنان عليه السلام و اتفاق مفسران بر اين که آيه در شأن ايشان است - که همه بر اختصاص حکم به آن حضرت دلالت دارد - معنا ندارد که(وَ هُمْ راکِعُونَ) را عطف گرفته يا آن را به معناي خاضعون بدانيم.۲ اما مقدس اردبيلي به ديدگاه ديگري که در اخبار شيعه بيان شده است و طبق آن حکم آيه به ساير ائمه عليه السلام نيز تسري مي‏‏يابد، اشاره صريحي ندارد. شايد بتوان اشاره و پاسخ محقق را در جاي ديگري از کلام وي يافت؛ او براي اشاره به تعميم لفظ «آل» در ذکر صلوات، به چهارده معصوم عليه السلام و عدم اختصاص آن به خمسه طيبه عليهم السلام مي‏‏گويد که ظاهراً لفظ آل به صورت حقيقي، و نه به گونه تغليبي، بر همه ائمه عليهم السلام و حضرت فاطمه عليها السلام دلالت دارد و روايات سبب نزول آيه تطهير۳ که فقط به خمسه طيبه عليهم السلام اشاره کرده‏اند، ‏از آن روست که ايشان در آن زمان موجود بوده اند، لذا حصر آيه اضافي است.۴ در نتيجه، اگر محقق معتقد به حصر اين آيه بر امير مؤمنان عليه السلام باشد، اين حصر از نوع اضافي و از آن روست که تنها معصومي که در هنگامه نزول آيه در حال نماز به اعطاي زکات پرداخت، ايشان بود و گر نه حکم آيه، ديگر ائمه عليه السلام را نيز در بر مي‏‏گيرد.
3. محقق، نزول سوره انسان را در شأن حضرت امير، صديقه کبرا و حسنين عليهما السلام مي‏‏داند. او بعد از اشاره به ماجراي نزول مي‏‏گويد:
پس سوره هل أتي همراه با مدحي عظيم فرود آمد که جز ايشان و جز به واسطه ايشان، بدان دست نمي‏‏توان يافت.
با اين حال، از طبرسي نقل مي‏‏کند که اين مخصوص به ايشان نيست، بلکه هر مؤمني که چنين عمل کند، مي‏‏تواند به اين درجه از مدح دست يابد.۵

1.. ‏مجمع الفائدة، ج‏ ‏۳، ص‏۲۱۷.‏

2.. ‏زبدة البيان، ص‏۱۰۸‏.

3.. سوره ‏احزاب، آيه‏۳۳‏.

4.. ‏مجمع الفائدة، ج‏۲، ص‏۲۷۷‏.

5.. ‏همان، ج۹، ص‏۲۰۱‏.

صفحه از 129