ديگران وقتي از اصالت و اعتبار برخوردار ميگردد که فقط از طريق راويان به معصوم عليهم السلام مرتبط شود. در غير اين صورت، ممکن است حديث جعلي و ساختگي باشد.
خاستگاه صدور حديث
بر خلاف نظر برخي که ورود اين حديث را از الطبقات الصوفية، تأليف خواجه عبدا ...انصاري (م481ق)، نوشته 461 هجري ميدانند،۱ تحقيق بيشتر حکايت از آن دارد که ورود اين حديث به اوايل قرن چهارم ميرسد. قديميترين کتاب در بردارنده حديث - که به دست ما رسيده است - کتاب رسائل اخوان الصفاست که از ديدگاه محققان و مصححان کتاب، تأليف آن قرن چهارم است.۲ برخي تأليف آن را در 350هجري ميدانند.۳ در متن عبارت اين کتاب - که پيش از اين بازگو شد و ضمن نقلهاي مختلف متن حديث گذشت - چنين ميگويد: «حکي في بعض الاخبار ...».۴ از اين رو، معلوم ميشود که حديث از منبع ديگري اخذ شده است و برساخته مؤلفان اين رسائل نيست.
از طرف ديگر، خالي بودن منابعي همچون قوت القلب ابوطالب مکي و احياء العلوم غزالي
و ديگر عرفاي آن سده از نقل روايت، اين گمان را تقويت ميکند که صدور آن نبايد به قبل از
قرن چهارم مربوط باشد؛ چرا که در اين صورت بايد در برخي از اين منابع، اثري از حديث
يافت ميگرديد.
افزون بر اين، رساله منسوب به بوعلي سينا (م428ق)، با عنوان رساله در حقيقت و کيفيت سلسله موجودات و تسلسل اسباب و مسببات بر جاي مانده است که متن حديث را آورده است:
پس موجب ايجاد موجودات ظهور اوّل حق است؛ چنانکه اشارت آمد: «کنت کنزاً مخفيّاً و اردت ان اعرف (فخلقت الخلق لکي اعرف)».۵
و اين نکته خود قرينه ديگري بر صدور حديث قبل از کتاب طبقات الصوفية است.
اوج نشر و گسترش اين حديث را ميتوان به دوره محي الدين عربي (م638ق) مربوط دانست. وي که پايه گذار عرفان نظري به شمار ميرود، روايت را در اکثر کتابهاي خود، مانند الفتوحات، ۶
1..«حديث کنز مخفي و سير تاريخي آن»، ص۱۶.
2.. رسائل اخوان الصفا، ج۱، ص۵.
3.. انديشه سياسي اخوان الصفا، ص۲۸؛ الذريعة، ج۸، ص۹؛ معجم المطبوعات العربية و المعربة، ج۱، ص۴۰۹.
4.. رسائل اخوان الصفا، ج۳، ص۳۵۷.
5.. رساله در حقيقت و کيفيت سلسله موجودات و تسلسل اسباب و مسببات، ص۷.
6.. ج۲، ص۱۱۲، ۲۳۲، ۳۱۰، ۳۲۲، ۳۳۱، ۳۳۹؛ ج۳، ص۲۶۷؛ ج۴، ص۴۲۸.