دينزدايي از
ديگري مسئله دينزدايي است. اگر دانشگاه ما دانشگاه علمي محض باشد و درونش دين و اخلاق نباشد، همان بلايي بر سر جامعه، كشور و آينده ما خواهد آمد كه بر سر جامعه دانشمند غرب آمد. غرب جامعه دانشمندي است؛ امّا جامعه خوشبختي نيست. در آن جا امنيت اخلاقي و رواني نيست، خانواده انسجام ندارد، اخلاق و معنويت وجود ندارد. خلأهاي عمده بشر اينهاست. اينها خوشبختي نيست؛ ما اين را نميخواهيم. ما خوشبختي ميخواهيم، ما امنيت حقيقي و معنوي ميخواهيم. بدون علم نميشود. با علم بدون دين هم نميشود. دين لازم است. جامعه بايد جامعه ديني باشد، در رأس جامعه هم دانشگاه است. دانشگاه بايد دانشگاه متدين باشد. مفهوم متدين در گفتههاي من اشتباه تلقّي نشود. تدين به معناي معرفت عميق ديني، ايمان عميق و باور ژرف به دين و معارف ديني است كه طبعاً عمل به دنبالش ميآيد. بايد دنبال اين باشيم. اين وظيفه همه است، از جمله شما اساتيد محترم. يك كلمه شما در كلاس درس، گاهي اوقات از يك ساعت يا دو ساعت سخنراني روحاني تأثيرش بيشتر است. فرق نميكند معلّم چه درسي باشد. استاد ميتواند در كلاس تأثير عميقي بگذارد، در شكلدهي فكر، ذهن، عمل، دل و ايمان جوان. به مسئله اين بينديشيد كه اين خيلي مهم است.
البته در زمينه علوم انساني بحث دارم. يكي از دوستان پيشنهادي كردند كه اتفاقاً در ذهن من هم، همينگونه بود كه ـ إن شاء الله ـ جلسهاي ويژه اساتيد علوم انساني تشكيل دهيم و تشكيل خواهيم داد كه بحث فقط در باره مسائل علوم انساني باشد. سال گذشته مطلب مهمي در اين
زمينه مطرح كرديم كه به تعميق و توضيح احتياج دارد. از بازخوردها ميتوان فهميد كه خيلي لازم است، در اين زمينه صحبت و بحث شود تا بتوانيم پيش برويم، به آن نقطه اصلي برسيم و تلقّي نادرستي از مسئله نداشته باشيم.
من اين جا فهرستي از پيشرفتهاي علمي كشور را يادداشت كردم كه شما ميدانيد، بارها هم گفتيم و در رسانهها هم تكرار شده است؛ امّا يكي از خانمها مطرح كردند و براي من اين قضيه خيلي مهم است، فقط يك مورد از اين پيشرفتها را ذكر ميكنم:
پزشكي زنان بسيار مهم است. ما امروز پيشرفتهاي پزشكي فراواني داريم كه تقريباً در سطح بين المللي جايگاهي كشور ما پيدا كرده است، امّا مهمتر اين است كه امروز، بانوان در كشور ما در هيچ بيمارياي نياز ندارند كه به پزشك مرد مراجعه كنند. امروز زني كه ميخواهد پزشك زن داشته باشد و به پزشك زن مراجعه كند، اين امكان در همه زمينهها در كشور ما فراهم است. شايد شما جوانها ـ كه پيش از انقلاب را نديديد و اطلاع نداريد ـ ندانيد اين قضيه چه قدر مهم است. نه فقط براي افراد متدين، حتي براي كساني هم كه تدين آنچناني ندارند، اين قضيه مهم است. الان نمونههايي در ذهن دارم كه لزومي ندارد آنها را مطرح كنم. امروز در كشور ما اين مسئله تحقّق پيدا كرده است و اين خيلي باارزش است. از اين قبيل پيشرفتهاي علمي در كشور ما فراوان است.
پس نكته اين بود كه ما علم را به همراه ايمان در دانشگاه حفظ كنيم. در اين باره، اساتيد با گفتار و رفتارشان نقش دارند. دشمن ميخواهد جوان ما را ـ بخصوص دانشجوي ما را كه زمامدار فكر، علم و مديريت آينده ما در اين كشور است ـ به بي ايماني و ولنگاري عقيدتي سوق دهد و ما نبايد بگذاريم. امروز بخصوص روي اين مسئله كار ميشود. سوقدادن جوان ما ـ بخصوص جوان علمي و فكري ما ـ به سمت ولنگاري عقيدتي، بي ايماني و هرزهپويي ذهني، يكي از كارهاي دشمن است. وقتي كسي ايمان دارد، خط مستقيمي دارد و دنبال اين ايمانِ خودش حركت ميكند. وقتي ايمان نيست؛ مثل كاهي كه همين طور به اين سو و آن سو كشيده ميشود، هرزهپويي دارد.
البته جوانهاي متدين در محيط علمي درخشيدند؛ اين هم معلوم باشد و عرض كرده باشيم. اطلاع داريم، در زمينه صنايع دفاعي، در زمينه ناباروري كه گفته شد، سلولهاي بنيادي و مؤسّسه رويان، انرژي هستهاي، هوافضا، ابررايانهها و در زمينههاي گوناگون علمي و پيشرفتهاي علمي، بنبستشكنها، بچّههاي متدين و مذهبي بودند؛ لااقل آنهايي كه در
صفوف مقدم رفتند، بنبستها را شكستند و جلو رفتند؛ اگر چه بعد ديگران هم ملحق شدند. پس جوانهاي متدين ما، دانشمندان جوان ديني ما نقش ايفا كردند.