گفتگو با استاد سيّد علي رضا حسيني - صفحه 26

امام وارد مي‌شوند. امام به يونس دستور مي‌دهد در پستو مخفي شود. در طول مجلس، شيعيان بصره به بدگويي از او مي‌پردازند. وقتي اين عدّه از خدمت امام مي‌روند يونس گريان از آن جا خارج مي‌شود (فاذن ليونس فخرج باکياً) و محضر امام عرضه مي‌دارد: «انّي احامي عن هذه المقالة و هذه حالي عند اصحابي؛ من مدافع امامت شما هستم، امّا اين روزگار من در نزد ياران من است». حضرت فرمود كه ناراحت مباش که امامت، از تو راضي است ۱.
يک برگشتي به گذشته بزنيم. در بحث مقابله زراره با امام باقر عليه السلام ما با غرابت متن مواجه بوديم. اين جا امام رضا عليه السلام دقيقاً روي همان نکته انگشت مي‌گذارند و ‌مي‌فرمايد: «يا يونس! حدّث الناس بما يعرفون و اترکهم مما لا يعرفون؛ آموزه‌هاي آشنا را برايشان نقل كن و آن‌هايي را كه نمي‌شناسند نقل نکن؛ چرا که اگر تحديث كني، در مقابل تو جبهه مي‌گيرند«. سپس مي‌فرمايد: «كأنک تريد ان تکذب علي الله» ۲. امام به يونس نمي‌گويد آموزه‌هاي تو غلط است و خودت را اصلاح كن، بلکه مي‌فرمايد هر چيزي را نبايد براي اصحاب بازگو كني.
در همان صفحه، كشّي دو روايت ديگر گزارش مي‌كند كه مضمونش همين است. يك روايت از امام کاظم عليه السلام و روايت ديگر از حضرت رضا عليه السلام. در روايت اوّل، حضرت کاظم مي‌فرمايد: «فأن كلامك يدق عليهم؛ تو فراتر از فهم آنها ‌سخن مي‌گويي» ۳. تعبير روايت دوم اين است: «يا يونس! دارهم فانّ عقولهم لا تبلغ؛ اي يونس! با ايشان مدارا كن؛ چرا که عقلشان بيش از اين قد نمي‌دهد» ۴. بنا بر اين، عدم هم‌سطح بود توان انديشه‌ورزي اصحاب به گونه‌اي است كه اگر فردي معارف سطح بالا را در اختيار كساني قرار دهد كه آن‌ها توان هضم و كشش فکري آن مطالب را ندارند، فرد را تكذيب و حتي تكفير مي‌كنند و به همين جهت يونس بن عبد الرحمان تكفير شد.
مسئله عجيب‌تر، روايتي است که كشّي آن را گزارش مي‌كند سپس به آن اعتراض مي‌کند. در آن روايت است که اصحاب ما کار را در باره يونس بن عبد الرحمان تا جايي پيش بردند كه حکم كردند ايشان حاصل عملي حرام است. كشّي اين متن را نقل مي‌كند و سپس به شدّت بر آن مي‌تازد ۵. نکته مهم اين که در سند آن روايت، ثقات شيعه، مثل احمد بن محمّد بن عيسي اشعري و عبد الله بن محمد حجال، وجود دارند.
اين مطالب، تكّه‌هاي جورچين يا پازل از هم جدايي است که در اعتبارسنجي احاديث شيعه لازم است مورد توجّه پژوهش‌گران حديثي قرار گيرد. نكته ديگري که كشّي‌ گزارش مي‌كند

1.همان، ص ۷۸۱، ش ۹۲۴

2.همان، ص ۷۸۱، ش ۹۲۴

3.همان، ص ۷۸۳، ش ۹۲۸

4.همان، ش ۹۲۹

5.همان، ج ۲، ص ۷۸۷ و ۷۸۸، ش ۹۴۸، ۹۵۳ و ۹۵۴

صفحه از 47