گفتگو با استاد سيّد علي رضا حسيني - صفحه 30

سعيد پديدار مي‌شود. در مرحله اوّل امامت به پيامبري و نبوّت ارتقا مي‌يابد و در مرحله بعد به الوهيت مي‌انجامد و سپس به اباحه‌گري ختم مي‌شود؛ يعني دقيقاً جرياني كه يهود در پي ترويج آن در بستر جامعه جهاني است و مي‌خواهد در مقابل تمام اديان توحيدي اباحه‌گري را ترويج كند. در اين ميان، عدّه‌اي از شيعيان نيز طرف‌دار او مي‌شوند. امام باقر عليه السلام براي مقابله با او دو اقدام اساسي انجام مي‌دهد:
1. آراي او را باطل اعلام مي‌كنند.
2. حكم مي‌كند اصحاب کاملاً از او كناره‌گيري کنند.
در دوران امام صادق عليه السلام شبه اين جريان را ابو الخطاب محمّد بن مقلاص ۱ دنبال مي‌کند. قبل از انحراف، رابطه و صميميت ابو الخطاب با حضرت صادق عليه السلام نزديك‌تر از رابطه مغيرة بن سعيد با امام باقر عليه السلام بوده است، به گونه‌اي که پل ارتباطي ميان امام و شيعيان شناخته مي‌شد. اين مطلب از بعضي روايات روشن مي‌شود. مثلاً زراره مي‌گويد: حدّثني ابو الخطاب في احسن ما يكون حالاً ۲. يا علي بن عقبه بيان مي‌کند: کان ابو الخطاب قبل ان يفسد و هو يحمل المسائل لأصحابنا و يجيء بجواباتها ۳.
ابو الخطاب نيز همان مسير مغيره را طي مي‌کند امّا چون طرف‌داران بيشتري مي‌يابد و چهره وجيه‌تري بوده است، موجب پيدايش يک جريان انحرافي در جامعه اسلامي مي‌شود كه به نبرد مي‌انجامد. در اين جريان، اباحه‌گري نمود زيادي دارد. قاضي نعمان مصري در دعائم الاسلام ۴ و كشّي ذيل روايات متعدّدي اين مطلب را گزارش مي‌کنند که جريان ابو الخطاب چنين وضعيتي داشته است: «فأبطل الشرائع کلّها و احلّ المحارم».
امام صادق عليه السلام نيز در مقابله با اين جريان سه حركت انجام داد:
1. به شدّت از ابو الخطاب و يارانش بيزاري جست و حكم به بطلان عقايد آن‌ها كرد.
2. اصحاب را به شدّت از هم‌سويي با آن‌ها بر حذر داشت.
3. گروهي از افراد را براي دريافت آموزه‌هاي ناب ديني، به اصحاب ارائه کرد تا آن‌ها معارف را از اين عده دريافت نمايند.
آن گروه ‌عبارت بود از: زراره، بريد بن معاويه، فضيل بن يسار، ابو بصير، و ابو جعفر احول مؤمن الطاق. ويژگي‌هايي كه حضرت براي اين عده بيان مي‌كند عبارت است از:
1. پاس‌داري از حلال و حرام.

1.اختيار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۵۷۵

2.الکافي، ج ۸، ص ۳۰۴، ح ۴۷۱

3.همان، ج ۵، ص ۱۵۰، ح ۱۳

4.ص ۴۸ ـ۵۰

صفحه از 47