گفتگو با استاد سيّد علي رضا حسيني - صفحه 32

است. يعني از جهت آماري حجم بيشتري دارد. علّت اين امر چيست؟ مي‌توان گفت چون غلوّ آموزه‌هايي است كه همگاني نبود، لذا در مقابلش صف مي‌كشيدند امّا آموزه‌هاي فقهي را همه مي‌پذيرفتند.

مي‌توانيم بگوييم امام براي جلوگيري از نقد محتوايي آموزه‌هاي سطح بالا به علّت غريب‌انگاري آن‌ها در فضاي عمومي جامعه، آن آموزه‌ها را در يک جريان خاص نشر مي‌داد؟

بله، در واقع امام مي‌خواستند دو كار انجام دهند:
1. اصل هدايت عمومي در جامعه حفظ شود و نزاع‌ها فروكش كند.
2. اگر كساني لياقت داشتند که معارف خاص را تحويل گيريد، به ايشان ارائه کند.
اين دو امر مبتني بر يک نکته است و آن اين که در جرياناتي كه در جامعه شيعي نمود پيدا كرده گاهي اين جريانات آن قدر ريشه‌دار بود كه امام نمي‌خواست طرف حق را معرفي كند. يعني مي‌خواهد بعضي امور به تدريج در جامعه اسلامي جا بيفتد. مثلاً ضمن اين كه يونس بن عبد الرحمان، پاسخگوي يكي از مهم‌ترين وكلاي امام به نام عبد العزيز بن المهتدي الاشعري است، امّا وقتي افراد عادي نزد امام مي‌روند و در طول جلسه از او بدگويي مي‌كنند، امام هيچ دفاعي از يونس نمي‌كند؛ گويي نمي‌شود به بعضي از جوانب موجود در جامعه شيعي دست زد و بايد پذيرفت اين اصلاحات به تدريج انجام شود.

شيوه‌هاي اصحاب در اعتبار‌سنجي احاديث

پس از اين كه امام صادق عليه السلام اين موضع‌گيري را انجام داد، اصحاب نيز سه شيوه را در پيش گرفتند که در آينده اعتبارسنجي احاديث شيعه نقش دارد.

الف. دريافت مستقيم معارف از امام

اوّلين روش اين بود كه سعي كردند تا حدّ امكان معارف خود را مستقيماً از خودِ امام دريافت کنند چرا که امين‌تر از امام ندارند. ممکن است امام آموزه تقيّه‌اي در اختيارشان قرار دهد امّا مطمئن-اند که انحراف در آن راه نيافته است. در روايتي با سند معتبر آمده است که يونس بن يعقوب مي‌گويد: خدمت امام صادق عليه السلام بوديم. امام فرمود: «اما لکم من مفزع؟ امّا لکم من مستراح تستريحون اليه؟ ما يمنعکم من الحارث بن المغيرة النصري؛ چرا اين قدر از من سؤال مي‌كنيد؟ مگر فرد مطمئن كه احاديث او براي شما آرامش‌بخش باشد نداريد؟ چرا نزد حارث بن مغيره نمي‌رويد؟ ۱ اين روايت حاكي از اين است که پرسش‌ها از

1.وسائل الشيعه، ج ۲۷، ص ۱۴۵، ح ۳۳۴۳۹

صفحه از 47