گفتگو با استاد سيّد علي رضا حسيني - صفحه 33

امام آن قدر زياد بوده است كه امام در يك مسير طبيعي قادر به پاسخ‌گويي نبود دليل روي آوردن اصحاب به امام عليه السلام دستيابي به آرامش و اطمينان خاطر در فرايند دريافت آموزه‌هاي ديني است. اين نکته‌اي است بس مهم و تأثيرگذار.

امام با معرّفي افراد، به آن‌ها اعتبار مي‌دهد. اين خود توثيق بر مبناي راوي‌محوري نيست؟

در واقع اين در ادامه همان گروهي است که عرض کردم. لذا مي‌بينيد در کتاب‌هاي رجالي از حارث بن مغيرة النصري، با الفاظ بلندي ياد شده است.

ب. دريافت معارف از اصحاب خاص

روش دوم اصحاب اين بود كه به سراغ كساني كه امام آن‌ها را معرّفي مي‌کرد مي‌رفتند. مثلاً امام صادق عليه السلام خطاب به مراجعان مي‌فرمود: «عليك بالأسدي» يا «ما يمنعک من محمّد بن مسلم» ۱. البته اصل اوّل رجوع به امام، بوده و با دستور امام به اصحاب مورد اشاره امام مراجعه مي‌کردند.

ج. عرضه روايات بر امام و اصحاب خاص

روش سوم اصحاب، اين بود که رواياتي را كه در درستي مضامين آن‌ها ترديد داشتند، بر امام عرضه مي‌کردند. سه گزارش از يك واقعه آمده است كه كشّي‌ و صفّار آن را نقل مي‌کنند. گزارش در مورد عرضه آموزه‌هاي حديثي جابر بن يزيد است. نوع روايات جابر بن يزيد، معارفي است و ‌فقه‌محور نيست. تعابيري كه در آن گزارش آمده، مهم است و دلالت بر نقد محتوايي دارد. زياد بن ابي الحلال كه شخص ثقه‌اي است و نجاشي توثيقش كرده است، گزارش مي‌كند چيزهايي از جابر شنيدم که نتوانستم قبول کنم ۲. به محضر امام صادق عليه السلام مشرّف شدم تا از آن مسائل سؤال کنم. امام عليه السلام قبل از اين كه سخني بگويم فرمود: «رحم الله جابر بن يزيد فانه كان يصدق علينا و لعن الله المغيرة فانه کان يکذب علينا» ۳.
در گزارش ديگري از همين واقعه زياد بن ابي الحلال مي‌گويد: «اختلف اصحابنا في جابر بن يزيد و احاديثه و اعاجيبه» ۴؛ يعني متن را زير سؤال مي‌برد و اشاره ميکند اصحاب در مورد او اختلاف كردند. من گفتم از امام صادق عليه السلام در اين‌ باره سؤال مي‌كنم و ادامه حديث به همان صورت است.

1.اختيار معرفة الرجال، ج ۱، ص ۴۰۰، ش ۲۹۱ و ص ۳۸۳، ش ۲۷۳

2.سمعت من جابر احاديث ضغت فيها ضيغاً شديداً و اضطرب فيها فؤادي

3.بصائر الدرجات، ص۲۳۸؛ اختيار معرفة الرجال، ج ۱، ص ۴۳۶، ش ۳۳۶

4.بصائر الدرجات، ص ۲۳۸

صفحه از 47