دوست داري بينا بماني و هر آن چه بر مردم هست بر تو باشد، يا ميخواهي به حالت اوّل برگردي و بهشت از براي تو تضمين شود؟ ابا بصير بهشت را ميطلبد و امام دو باره چشمان او را مسح كرد و ابا بصير نابينا شد ۱.
آن راوي كه اين داستان را نقل ميكند، پذيرشش برايش مشكل است، ميگويد به ابن ابي عمير گفتم اين جريان چيست؟ ابن ابي عمير گفت: أَشْهَدُ أَنَّ هَذَا حَقٌّ كَمَا أَنَّ النَّهَارَ حَق ۲. يعني هر چيزي كه برايشان مشكوك بود، بر امام يا راويان تراز اوّلي كه هيچ شبههاي در آنها نبود، عرضه ميکردند.
بنا بر اين، اطمينان، سرلوحه اصحاب در اخذ احاديث قرار گرفت و هيچ حديثي را بدون احراز اطمينان نقل نميكردند. لذا در دوره تدوين كتابهاي فقهي، فقط احاديث پذيرش شده نقل شد. امّا در جريان تاريخ شيعه، كساني بودند كه يا گرايشهاي فقهي نداشتند و يا گرايشهاي چندگانه داشتند، يعني ضمن اين كه فقيه بود از معارف نيز برخوردار بود. نوع آموزههاي اين افراد، در زمينه مقامات ائمه عليهم السلام يا در روايات تفسيري جلوه پيدا ميكرد. اصحاب ما به مجموعه آموزههاي حديثي نقل شده از شخص نگاه ميکردند. اگر روايات راهيافته به كتاب او برايشان قابل پذيرش بود، حکم به وثاقت آن شخص ميشد و اگر قابل پذيرش نبود حكم به ضعف او ميشد.
مفهوم ضعف نزد قدما
نكته عمدهاي در مفهوم ضعف ميان اصحاب وجود دارد كه ما تا کنون خلاف آن را برداشت کردهايم. اگر به كتابهاي رجالي شيعه مراجعه شود دو نكته در آن هويداست:
1. توثيق و تضعيف، نسبت به كساني است كه صاحب اثر هستند.
2. ضعف، به مفهوم کنار گذاشتن تمام روايات يک راوي نيست.
در کل كتاب رجال شيخ طوسي، از مجموع راويان، 33/10 درصد، به توثيق و تضعيف، توصيف شدهاند. از اين ميان، بيش از 72 درصد، صاحب اثر هستند. از 28 درصد ديگر نيز هيچ اطلاعي نداريم.
كتاب رجال النجاشي در حقيقت فهرست است و از صاحبان آثار سخن ميگويد و توصيفشدگان آن، صاحب اثر هستند. توصيفشدگان فهرستِ شيخ طوسي نيز صاحبان آثارند. تقريباً صد در صدر توثيقشدگان کتاب ابن غضائري از مؤلّفان اند. چه اتّفاقي افتاده كه جهت
1.الکافي، ج ۱، ص ۴۷۰، ح ۳؛ الخرائج، ج ۲، ص ۷۱۱؛ اختيار معرفة الرجال، ج ۱، ص ۴۰۸، ش ۲۹۸
2.الکافي، ج ۱، ص ۴۷۰، ح ۳