مختار ثقفي در گستره آثار رجاليان - صفحه 87

دروغگو خواندم. انگار از مرگ او دردمندي؟ ابن عباس گويد: او کشندگان ما را کشت و به خون‌خواهي ما برخاست. و داغ دل ما را فرو نشاند. از اين رو، پاداش او نزد ما نکوهش و دشنام نيست و ما او را دروغگو نمي‌خوانيم ۱.
الف. کهن‌ترين نظريه در باره مختار را ابو عمرو محمّد بن عمر کشّي، رجالي نيمه نخست سده چهارم هجري، بيان داشته است. او در کتابش پس از نقل دو دسته روايات مدح و ذم، بر اين باور است که روايات بيان‌گر مذمّت مختار، بر گرفته از روايت‌سازي اهل سنّت است: «قال الكشّي، نسبته إلي وضع العامة أشبه».۲
ب. جعفر بن نما (م 645 ق)، نويسنده يک اثر کهن در باره مختار، بر اين باور است که بسياري از علما در باره مختار به انديشه‌اي درست رهنمون نشدند و اگر در اقوال ائمّه در مدح مختار تدبّر مي‌کردند در مي‌يافتند: «أنّ المختار من السابقين المجاهدين الذين مدحهم الله تعالي ـ جلّ جلاله ـ في كتابه المبين».
ابن نما، دعاي زين العابدين عليه السلام را در حق مختار دليلي روشن و برهاني محکم مي‌داند که بيان‌گر آن است که وي از برگزيدگان نيکان (المصطفين الأخيار) بوده است. ابن نما در ادامه مي‌نويسد: «و إنّما أعدائه عملوا له مثالب ليباعدوه عن قلوب الشيعة، كما عمل أعداء أمير المؤمنين عليه السلام له مساويء و هلك بها كثير ممن حاد عن محبّته و حال عن طاعته؛ همان گونه که دشمنان امير المؤمنين عليه السلام براي تخريب آن حضرت مطالب نادرستي را ساختند و بسياري به همين وسيله گمراه و منحرف شدند، دشمنان مختار نيز براي وي مثالب (بدگويي) و اخباري در تضعيف او ساخته‌اند تا او را از قلوب شيعيان خارج سازند» ۳.
ج. کتاب الخلاصه، دومين اثر رجالي است که در باره مختار نظر داده است. علامه حلّي، نام مختار را در بخش اوّل کتابش آورده است (يعني در شمار گروهي که به آن‌ها اعتماد مي‌کند)، ضمن اشاره به حديث امام باقر عليه السلام به گونه‌اي رضايت آن حضرت را از وي بيان مي‌دارد و ترحّم امام صادق عليه السلام را به نوعي مبّرا دانستن وي از ايرادات دانسته است ۴.
د. ابن داوود حلّي نيز علاقه‌مند است که مختار را فردي ممدوح و مرضي اهل ‌بيت بشناساند و روايات مذمّت او را ساخته مکتب عامّه بداند. وي پس از بيان روايات مدح مختار و پيش از گزارش روايات مذمّت او، به اين مسئله تصريح مي‌کند ۵.

1.الکامل، ج ۶، ص ۲۴۷۸ و ۲۴۷۹

2.. اين عبارت، در رجال الکشّي امروزه وجود ندارد. مي‌دانيم که اصل اين کتاب تا سده هشتم موجود بوده و اکنون منتخب آن توسّط شيخ طوسي موجود است. مطلب نقل شده، برگرفته از رجال ابن داوود حلّي است که اصل رجال الکشّي را در اختيار داشته است (ر.ک: الرجال، ابن داوود، ص ۵۱۳، ش۴۷۸).

3.بحار الأنوار، ج ۴۵، ص ۳۸۷، رساله ابن نما

4.الخلاصه، ص ۱۶۹

5.الرجال، ابن داوود، ص ۵۱۵

صفحه از 92