امام عسکری(ع) در کودکی از راز آفرینش انسان سخن گفت.
الصواعق المحرقة:
وَقَعَ لِبُهلولٍ مَعَهُ [أی مَعَ الإِمامِ العَسکرِی(ع) ] أنَّهُ رَآهُ وهُوَ صَبِی یبکی وَالصِّبیانُ یلعَبونَ، فَظَنَّ أنَّهُ یتَحَسَّرُ عَلی ما فی أیدیهِم، فَقالَ: أشتَری لَک ما تَلعَبُ بِهِ؟
فَقالَ: یا قَلیلَ العَقلِ ما لِلَّعبِ خُلِقنا، فَقالَ لَهُ: فَلِماذا خُلِقنا؟
قالَ: لِلعِلمِ وَالعِبادَةِ، فَقالَ لَهُ: مِن أینَ لَک ذلِک؟
قالَ: مِن قَولِ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ«أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکمْ عَبَثًا وَأَنَّکمْ إِلَینَا لَا تُرْجَعُونَ»[۱].[۲]
الصواعق المحرقة:
روزی بهلول[۳]به ایشان (امام عسکری(ع) ) که کودکی بود، برخورد و دید کودکان به بازی مشغول اند و ایشان، گریه می کند. پنداشت برای آنچه در دست کودکان است، ناراحت است. از این رو گفت: می خواهی برایت چیزی بخرم که با آن، بازی کنی؟
فرمود: «ای بی خِرد! ما برای بازی آفریده نشده ایم».
بهلول گفت: پس برای چه آفریده شده ایم؟
فرمود: «برای دانش و پرستش».
بهلول گفت: این را از کجا دانستی؟
فرمود: «از این سخن خدای عز و جل که: «آیا پنداشته اید که ما شما را بیهوده آفریده ایم و به سوی ما باز نمی گردید؟».».
[۱]. المؤمنون: ۱۱۵.
[۲]. الصواعق المحرقة: ص ۲۰۷، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۹، ص ۱۰۰.
[۳]. بُهلول در لغت، [به معنای] خجولِ بزرگوار است و گفته اند که به معنای عزیزِ جامع خوبی هاست.
بهلولی که نامش در روایات آمده، یکی از دو شخصیت زیر، می تواند باشد:
یکی ـ که به نظر درست تر می رسد ـ، بهلول بن اسحاق بن بهلول حَسّان است که در شهر انبار به سال ۲۰۴ ق، به دنیا آمد و در سال ۲۹۸ در گذشت. وی شخصی دانشمند، قاضی، سخنور و از بزرگان مشایخ اسماعیلیه بود.
دومی، ابو وُهَیب، بهلول بن عمرو صَیرفی کوفی، مشهور به «بهلول دیوانه» است. وی از بزرگان علمای شیعه امامیه و از شاگردان خاصّ امام صادق(ع) بود که به دستور امام کاظم(ع)، دیوانگی پیشه کرده بود، تا از شرّ بنی عبّاس، در امان بماند. وی هم عصر هادی، هارون الرشید، امین، مأمون، معتصم، واثق و متوکل عباسی بود ـ که از ۲۳۲ تا ۲۴۷ ق، حکومت کرد ـ [و در نتیجه، بهلول، تا نیمه اوّل قرن سوم، زنده بوده است] . برخی نیز گفته اند که بهلول به سال ۱۹۰ ق، در بغداد در گذشت و در همان شهر، دفن شد.