5
سفينه 04

ويژه برخوردار است.» ۱ ميرزاى نايينى در جاى ديگر، در مورد خطبه اخير مى فرمايد:
«زاهدان، از كثرت تدبّر در اين خطبه مبارك، به درجاتى از زهد و تقوى رسيده اند كه جز خدا و راسخون در علم، كسى از آن درجات خبر ندارد» ۲
* * *
جاى شگفتى نيست از خداى احسن الخالقين، كه به كلام اين بنده برگزيده خود ـ امام اميرالمؤمنين صلوات الله عليه ـ ويژگى هاى زيادى داده است، از جمله خوب سخن گفتن، و در كنار آن: سخن خوب گفتن. كم نيستند گويندگانى كه در كلام آنها، تنها يك جنبه مى توان يافت: جمال ظاهر يا كمال باطن. امّا حكمت علوى، جامع هر دو جنبه است. و دريغا! كه در بررسى آن، به وجهه بيرونى آن يعنى فصاحت و بلاغت بيشتر پرداخته اند. و ژرف نگرىِ درون مايه آن، سهمى كمتر در پژوهش ها داشته است.
* * *
در اين مجال كوتاه، براى اين كه جان را به نظاره اى از چند منظر به سخنان «امير كلام» تبرّك بخشيم، به «كلام امير» پرداختيم. و اين شماره را به «حكمت علوى» اختصاص داديم، بوستانى پر از گل هاى معطّر، كه جاودانه كتاب «نهج البلاغه» تنها «يك شاخه گل دماغ پرور» از آن بوستان معطّر است. اين سير و سفر معنوى ـ به حول و قوّه خداى بزرگ ـ در شماره آينده نيز ادامه خواهد يافت.
* * *
اين مجموعه كم برگ ـ كه اميد است پربار باشد ـ به خوانندگان پژوهنده خود، پيامى كوتاه و ژرف دارد. هدف، آن است كه هر يك از اين عزيزان، از خود بپرسد:

1.ـ اين جملات، از اجازه روايتى ميرزاى نايينى به آيه الله ميرزا حسين فقيه سبزوارى (۱۳۰۹ ـ ۱۳۸۶ هجرى قمرى) انتخاب و ترجمه شد. ر.ك.«عمرى پرافتخار، خاطرات زندگانى حضرت آيت الله العظمى فقيه سبزوارى»، حسين نوقانى و محمد ناصرى. مشهد: بورس كتاب، ۱۳۴۶، ص ۳۹ ـ ۴۰.

2.ـ بخشى از اجازه مرحوم ميرزاى نايينى به آيه اله ميرزا مهدى اصفهانى، متن كامل اين اجازه در منبع زير آمده است: متألّه قرآنى، محمد على رحيميان فردوسى، قم: دليل ما، ۱۳۸۲، ص ۴۱۳ ـ ۴۱۵.


سفينه 04
4

سخن از نيكوترين سخنان كلام عرب برابرى مى كند. و اگر بگويم كه تمام اهل زمين از آوردن مانند آن ناتوان اند، به يقين راست گفته ام» (سفينه تبريز، چاپ عكسى مركز نشر دانشگاهى، 1382، ص 99)
* * *
با كمترين پژوهش، نمونه هايى ديگر از اين گونه سخنان در بيان اهل نظر، اعمّ از شيعه و سنّى و مسيحى و غير آنان مى توان يافت. نمونه را، به سخن فقيه بزرگ قرن چهاردهم، مرحوم آيه الله ميرزا محمد حسين نايينى بنگريم كه پس از اعطاى اجازه روايت به يكى از دانشوران معاصر خود، در توصيه به او مى فرمايد:
«او را سفارش مى كنم بدانچه اميرالمؤمنين صلى الله عليه و آله الطاهرين فرزند خود ابامحمدحسن عليه السلام را پس از بازگشت از صفين توصيه فرمود. بخشى از آن وصيت، كه وصيت نامه حضرتش به تمام شيعيان است تا روز قيامت، اين كلام از آن امام همام است كه فرمود:
فانّى اوصيك اى بنىّ بتقوى الله و لزوم امره، و عمارة قلبك بذكره. و أحى قلبك بالموعظة، و أمته بالزهادة، و قرره بالفناء، و بصّره فجائع الدنيا، و أعرض عليه اخبار الماضين، و ذكّره بما اصاب من كان قبلك من الأوّلين.
فانظر فيما فعلوا، و عما انتقلوا، و اين حلّوا و نزلوا. فانك تجدهم قد انتقلوا عن الأحبّة و حلّوا دارالغربة. و كأنّك عن قليل قد صرت كأحدهم، فأصلح مثواك، و لا تبع آخرتك بدنياك ـ

تا آخر آنچه در اين وصيت مبارك آمده است.
و نيز بر تو باد ـ نور ديده ام ـ به كثرت تأمّل و تدبّر در كلماتى كه در نهج البلاغه از آن حضرت صلوات الله عليه وآله الطاهرين رسيده است، درخطبه هاى مباركى كه با يادكردِ مرگ پيوند دارد، خصوصا كلامى كه از حضرتش روايت كرده كه پس از تلاوت آيه «الهاكم التكاثر» فرمودند. ۱ چرا كه كثرت تأمّل و تدبّر در آن كلام و قرار دادن آن پيش چشمان، از ارج و جايگاه

1.ـ اين خطبه، در نهج البلاغه به تحقيق مرحوم فيض الاسلام، به شماره ۲۱۲ (ص ۶۹۴ ـ ۷۰۳) آمده است.

  • نام منبع :
    سفينه 04
    تاريخ انتشار :
    1383
    سردبیر :
    پهلوان، منصور
    صاحب امتیاز :
    مؤسسه فرهنگي نبأ مبين
    تلفن :
    7832000
    دورنگار :
    7832001
    پست الکترونیک :
    safineh@nabacultural.org
    امتیاز :
    علمی ترویجی
    مدیر مسئول :
    شهري، محمّد حسين
    آدرس اینترنتی :
    http://fa.safinahmagazine.ir
تعداد بازدید : 13517
صفحه از 193
پرینت  ارسال به