اين گنجينه شايگان و گوهر رايگان، گنجى است كه با رنج سلف صالح به دست ما رسيده است. براى بهرهورى بهينه از چنين گنج و گنجينهاى، بايد به شيوه علمى و نگرشِ نظامْمند، چارچوبى استوار و روشن تعريف كنيم، يعنى كه با تلاشِ خالصانه، به بازشناسىِ اين حقايق والاى ولايت بپردازيم. پيش شرطِ اين جهاد عظيم، آن است كه دست از همه پيشداورىها بشوييم و وضويى از سرِ فقر و نياز بگيريم و ـ به تعبير امام اميرالمؤمنين عليه الصلوة و السلام در خطبه 86 نهجالبلاغه ـ بر اين آبشخور زلال حقايق وحيانى همچون شترى تشنه وارد شويم، شترى كه تمام ذخيره خود را از دست داده و براى سفرى طولانى بايد رهتوشهاى در خور سفر برگيرد. از ياد نبريم كه تمام عمر شتر، به رهنوردى در بيابانها مىگذرد. انسانى كه رهنورد راههاى معرفت است، اگر از خوشههاى بوستانِ وحى و كلمات اهل بيت عصمت عليهم السلام توشه برنگيرد، چگونه چنين راههايى را تواند پيمود؟ از سويى ديگر، نيك مىدانيم كه اين كلماتِ آسمانى، تنها زمانى زادِ راه مىشود كه با وجود انسان عجين شود و هاضمهاى از سويداى درون به جذب آنها اقدام كند، وگرنه برترين كلام، اگر فقط به ميهمانى گوش و زبان انسان آيد، عمر ميهمانى زود به سر آيد و ديرى نمىپايد كه از ياد مىرود.
* * *
بايد بر مبناى اين حقايقِ بىمانند وحيانى و الهى، «نظام استوار انديشگى» تعريف كنيم و با اين بيّنه الهى، بطلان و پوچى افسونِ رنگ و انگِ ساحرانِ نحلههاى آزمون و خطاى بشرى را نشان دهيم. تا روزى كه چنان نكردهايم، انتظارى است بيجا و توقّعى نابجا كه بپرسيم:
ـ چرا صحيفه سجاديه در محافل عبادت عابدان، جايى ندارد و به جاى آن، دعاهايى بشر ساخته با مضامين سست و نادرست، جايگاه ويژه دارد؟
ـ چرا صحيفه سجاديه در مجالس پژوهشگران عقايد دينى به عنوان يك منبع ـ حتى در كنار ديگر منابع ـ مطرح نيست؟ گرچه از آنها برتر است و حتى با آنها قابل قياس نيست.
ـ چرا صحيفه سجاديه، در كرسى تدريس استادان و حوزههاى علوم دينى جايى