7
سفينه 06

مبتنى بر آزمون و خطا را مبناى درك و فهم خود از حقايق يقينى الهى گرفته‏ايم. آنگاه، با اين ظلم آشكار بر خاندان وحى و تبيين‏كنندگانِ بحقّ كتاب الله، به قرآن روى مى‏آورده‏ايم. به كجا رسيده‏ايم؟ قرآن پاسخ مى‏گويد:
و يضلّ الله الظالمين و يفعل الله ما يشاء (ابراهيم، 27)
چرا كه اين كتاب، تنها براى مؤمنان، مايه هدايت و شفاى دردهاى درون است، در حالى كه ستمگران را تنها خُسران مى‏افزايد:
و ننزّل من القرآن ما هو شفاء ورحمة للمؤمنين، ولا يزيد الظالمين الاّ خسارا. (اسراء، 82)
* * *
اين بار در «سفينه» كوشيده‏ايم تا گام‏هايى لرزان در اين راه استوار برداريم. از پيش، به قصور و تقصير خود در بارگاه بلند صحيفه اقرار داريم، چرا كه در آستانِ رفيع كلامِ آن امام همام ايستاده‏ايم كه مقام بلندش را ـ به تعبير امام هادى عليه ‏السلام در زيارت جامعه كبيره ـ:
لا يلحقه لاحق، ولا يفوقه فائق، ولا يسبقه سابق، ولا يطمع فى ادراكه طامع.
كلامى كه از چنان آستانىِ رفيع برآيد، اقيانوسى است كه نمى‏توان به انگشتانه هايى محدود، سنجيد و پيمود.
ما خاك‏نشينان را به درك آن آستانِ آسمانى چه طمع باشد تا بدان دل بنديم؟
اهل منطق مى‏گويند : معرِّف بايد اَجلى از مُعرَّف باشد تا معرّفى كامل شود. حال، با چنين معرِّف و چنان معرَّف، از اين معرّفى چه انتظارى مى‏توان داشت؟
امّا از خوان گسترده توفيق الهى و عنايت حضرت بقية الله ارواحنا فداه، اميد چنان داريم كه اين گفتارها، به عنوانِ مقدّمه‏اى بر آن طرح ضرورى، راهى گشايد و بر دلِ اهل معنا نشيند. بدان اميد، از زبان خود و تمام نويسندگان و ديگر دست‏اندركاران اين ويژه‏نامه مى‏گوييم:
اللهم فتقبّل منّا بحقّ محمد و آله الطاهرين صلوات الله عليهم اجمعين.


سفينه 06
6

ندارد؟ آيا ارزش اين درس نامه معرفت الله و اخلاق فردى و اجتماعى، كمتر از منابعِ احكام فرعىِ عَمَلى است؟
ـ چرا صحيفه سجاديه در دانشگاه‏هاى كشورى كه «شيعه خانه اهل بيت » اش نامند، به عنوان يك منبع درسى مطرح نيست؟
* * *
اين همه پرسش، البته در جاى خود بجاست. ولى بيش از آن و پيش از آن، اين پرسش‏هاى مهم‏تر، جاى طرح دارد كه:
ـ آيا طرح‏هاى نظامْ‏مندِ انديشه بر مبناى صحيفه سجاديه تدوين كرده‏ايم؟
ـ آيا از اين خوانِ احسانِ موهوبى الهى، براى طبقات گونه‏گون جامعه ـ پدران و مادران، فرزندان، بيماران، مجاهدان، گرفتاران، روزه‏داران، نمازگزاران، آشنايان، بيگانگان، دانشوران و... ـ لقمه‏هايى متناسب با نياز و سطح فهم و درك آنها برگرفته‏ايم؟
ـ اساسا آيا خواصّ ما، خود با صحيفه سجاديه، اُنس و اُلفتى ـ نه در خور آن كتابِ بى‏مانند، بل در خورِ حدّ فهم خود ـ دارند و نياز به آن را با تمام وجود، احساس كرده‏اند تا از عوام، چنين انتظارى بريم؟ و آيا عوامّ، در اين گونه موارد، جز به فهم و تبيين خواصّ، به جايى ديگر تكيه دارند؟
* * *
اين گونه پرسش‏ها، بار ديگر، گوش جان را، به طنينِ بشارت و هشدارِ توأمانِ كلام الهى، مى‏نوازد و مى‏گدازد كه:
و اذ تأذّن ربكم لئن شكرتم لازيدنّكم و لئن كفرتم انّ عذابى لشديد. (ابراهيم، 7)
و بار ديگر به يادمان مى‏آورد كه در برابر شكر نعمت يا كفران آن، سزاى عمل چيست.
نبىّ‏ء عبادى انّى انا الغفور الرحيم و أنّ عذابى هو العذاب الاليم. (حجر، 49 و 50)
چه نعمتى بالاتر از اين كلمات كه از جانِ معصوم برخاسته است؟ چه شكرى برتر از شكر اين نعمت؟ و چه كفرانى بدتر از كفران اين نعمت؟ همين كفرانِ نعمت است كه ما را به خوانِ انديشه‏هاى بشرىِ ناپايدار كشانده است، تا آنجا كه آن فرضيه‏هاى گذراى

  • نام منبع :
    سفينه 06
    تاريخ انتشار :
    1384
    سردبیر :
    پهلوان، منصور
    صاحب امتیاز :
    مؤسسه فرهنگي نبأ مبين
    تلفن :
    7832000
    دورنگار :
    7832001
    پست الکترونیک :
    safineh@nabacultural.org
    امتیاز :
    علمی ترویجی
    مدیر مسئول :
    شهري، محمّد حسين
    آدرس اینترنتی :
    http://fa.safinahmagazine.ir
تعداد بازدید : 13583
صفحه از 185
پرینت  ارسال به