1015
گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام

هنگامى كه زنان ، اسبت را خوار و پريشان ، و زين تو را بر آن ، واژگون ديدند ، از پرده بيرون آمدند ، موهايشان را پريشان كردند و بر گونه‏هاى خود زدند ، صورت‏هاى خود را گشودند و ناله ، سر دادند و پس از عزّت ، خوار شدند و به سوى قتلگاهت شتافتند .
و شمر ، بر سينه‏ات نشسته ، شمشيرش را در گودى گلويت فرو برد ، محاسن سپيدت را به دستش گرفت و با شمشير هندى خود ، تو را ذبح كرد . حواسّ تو ، آرام گرفت و نَفَس‏هايت ، آهسته گشت ، و سرت به بالاى نيزه رفت ، و خاندانت را مانند بندگان به اسارت گرفته ، غل و زنجير كرده‏اند و بر پشت شتران [ بدون جهاز ]نشاندند و آفتاب سوزان نيم‏روز ، چهره‏هايشان را سوزاند و در صحراها و دشت‏ها ، رانده شدند ، در حالى كه دست‏هايشان را به گردن ، بسته بودند و آنها را در بازارها مى‏چرخاندند .
پس واى بر عاصيان فاسق ! با كشتن تو ، اسلام را كُشتند و نماز و روزه را تعطيل


گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
1014

دادند و دستِ نابودى به سوى تو گشودند و پيمان تو را رعايت ننمودند و كيفر كُشتن دوستان تو و غارت كاروان تو را ناديده گرفتند . تو در غبار [ جنگ ] ، پيش آمدى و آزارها را به جان خريدى و با شكيبايى‏ات ، فرشتگان آسمان‏ها را به شگفت آوردى .
دشمنانت ، از همه سو ، گِردت را فرا گرفتند و با زخم‏هاى كارى ، تو را زمين‏گير كردند و تو را از حركت كردن ، باز داشتند و ياورى براى تو نمانْد و تو براى رضاى خدا ، شكيبا بودى . از زنان و فرزندانت دفاع مى‏كردى تا آن كه تو را از اسبت ، به زير كشيدند و زخمى و خونين ، به زمين افتادى و اسب‏ها ، تو را زير سُم‏هايشان گرفتند و طاغيان ، با شمشيرهاى بُرّان ، بر سرت ريختند و عَرَق مرگ ، بر پيشانى‏ات نشست و چپ و راست پيكرت ، منقبض و منبسط مى‏شد و نيم‏نگاهى از زير چشم ، به چادرها و سَرايت داشتى و [ دردهايت ] تو را به خود ، نه فرزندان و خانواده‏ات ، مشغول كرد و اسبت به شتاب گريخت و با شيهه و زارى ، آهنگ خيمه‏هايت را كرد .

تعداد بازدید : 97559
صفحه از 1088
پرینت  ارسال به