فصل يكم : خبردادن خداى سبحان از شهادت امام حسين عليه السلام
1 / 1
سَرور شهيدان ، از آغاز تاريخ تا پايان آن
۱.كامل الزيارات- به نقل از ابن ابى يعفور ، از امام صادق عليه السلام -: پيامبر صلى اللَّه عليه و آله در خانه فاطمه عليها السلام ، و حسين عليه السلام در دامانش بود كه ناگهان گريست و به سجده افتاد و سپس فرمود: «اى فاطمه! اى دختر محمّد! اكنون و در اين خانه تو ، [فرستاده خداى ]والاى والايان به بهترين صورت و نيكوترين هيئت برايم جلوهگر شد و [از طرف خداوند ]به من گفت: "اى محمّد! آيا حسين را دوست مىدارى؟" .
گفتم: آرى، اى خداى من! [حسين ،] نور چشم و دسته گل و ميوه دل و تخم چشمان من است.
سپس [آن فرستاده] در حالى كه دستش را بر سر حسين عليه السلام نهاده بود ،۱ [از قول خداوند] گفت: "اى محمّد! قدم نورسيده مبارك! بركتها، درودها و رحمت و رضايت من بر او و نكبت و لعنت و ناخشنودى و عذاب و رسوايى و مجازاتم براى هر كه او را بكشد و با او مخالفت كند و دشمنى ورزد و بستيزد .