مدينه ، نوشت كه: «مردم را فرا بخوان و از آنان بيعت بگير و از سران قريش آغاز كن و نخستين كسى كه از او بيعت مىگيرى ، حسين بن على باشد».۱
۷۶.تاريخ اليعقوبى : يزيد بن معاويه - كه مادرش ميسون دختر بَحْدَل كلبى بود - در آغاز ماه رجب سال شصت هجرى ... ، در حالى به حكومت رسيد كه بيرون از دمشق بود . چون به دمشق آمد ، نامهاى براى وليد بن عتبة بن ابى سفيان، فرماندار مدينه ، نوشت: «هر گاه نامهام به دست تو رسيد ، حسين بن على و عبد اللَّه بن زبير را فرا بخوان و برايم از آنها بيعت بگير و اگر سر باز زدند ، گردنشان را بزن و سرشان را برايم بفرست . از مردمان ديگر هم برايم بيعت بگير و هر كه امتناع كرد ، همان حكم را در بارهاش اجرا كن. تمام».۲
۷۷.تاريخ الطبرى- به نقل از ابو مخنف -: هنگامى كه يزيد به حكومت رسيد، برنامه مهمّى جز بيعت گرفتن و آسوده خاطر شدن از سوى گروهى كه در زمان معاويه از بيعت كردن با يزيد و پذيرش ولايتعهدى او سر باز زدند، نداشت. بدين جهت ، براى وليد ، اين نامه را نوشت: «به نام خداوند بخشنده مهربان . از يزيد ، امير مؤمنان ، به وليد بن عُتبه . امّا بعد ، به راستى كه معاويه بندهاى از بندگان خدا بود كه خداوند ، گرامىاش داشت و او را به خلافت رسانيد و [هر چه نياز داشت، ]به او بخشيد و امور را برايش هموار ساخت ، و او با تقدير الهى زندگى كرد و با قضاى الهى در گذشت . خداى ، او را رحمت كند ! با خوشنامى زندگى كرد و با نيكى و پارسايى در گذشت.
1.كَتَبَ يَزيدُ مَعَ عَبدِ اللَّهِ بنِ عَمرِو بنِ اُوَيسٍ العامِرِيِّ - عامِرِ بنِ لُؤَيٍّ - إلَى الوَليدِ بنِ عُتبَةَ بنِ أبي سُفيانَ وهُوَ عَلَى المَدينَةِ : أنِ ادعُ النّاسَ فَبايِعهُم ، وَابدَأ بِوُجوهِ قُرَيشٍ ، وَليَكُن أوَّلَ مَن تَبدَأُ بِهِ الحُسَينُ بنُ عَلِيٍّ ۷۶ (الطبقات الكبرى / الطبقة الخامسة من الصحابة : ج ۱ ص ۴۴۲ ، تهذيب الكمال : ج ۶ ص ۴۱۴) .
2.مَلَكَ يَزيدُ بنُ مُعاوِيَةَ - واُمُّهُ ميسونُ بِنتُ بَحدَلٍ الكَلبِيِّ - في مُستَهَلِّ رَجَبٍ سَنَةَ ۶۰ ه ... وكانَ غائِباً ، فَلَمّا قَدِمَ دِمَشقَ كَتَبَ إلَى الوَليدِ بنِ عُتبَةَ بنِ أبي سُفيانَ - وهُوَ عامِلُ المَدينَةِ - : إذا أتاكَ كِتابي هذا ، فَأَحضِرِ الحُسَينَ بنَ عَلِيٍّ وعَبدَ اللَّهِ بنَ الزُّبَيرِ ، فَخُذهُما بِالبَيعَةِ لي ، فَإِنِ امتَنَعا فَاضرِب أعناقَهُما ، وَابعَث لي بِرُؤوسِهِما ، وخُذِ النّاسَ بِالبَيعَةِ ، فَمَنِ امتَنَعَ فَأَنفِذ فيهِ الحُكمَ ، وفِي الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ وعَبدِ اللَّهِ بنِ الزُّبَيرِ ، وَالسَّلامُ ۷۷ (تاريخ اليعقوبى : ج ۲ ص ۲۴۱) .