59
گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام

و گفتن «اللّهمّ تقبّل منّا هذا قليل القربان ؛ خداوند ! اين قربانى اندك را از ما بپذير» ؛۱

- گزارش‏هاى مربوط به شمارى از اقدامات سَكينه در كربلا به عنوان كودكى خردسال ،۲ در صورتى كه بر پايه گزارش منابع معتبر ، وى در آن هنگام ، ازدواج كرده و همراه شوهرش به كربلا آمده بود ؛
- گزارش مسلمِ جَصّاص در باره حضور اهل بيت امام عليه السلام در كوفه ، نان و خرما دادن كوفيان به كودكان آنها و جلوگيرى اُمّ كلثوم عليها السلام از اين اقدام به دليل حرمت صدقه بر آنها و نيز اين كه زينب عليها السلام سرش را به چوب مَحمل زد و اشعارى خواند كه با اين بيت ، آغاز مى‏شود : «يا هِلالاً لَمَا استتمّ كمالاً... ؛ اى هلالى كه كامل نشده ... !» ؛۳

1.كبريت احمر : ص ۳۷۶ (به نقل از : الطراز المُذهّب) ، عنوان الكلام : ص ۵۷ .

2.أسرار الشهادات : ج ۲ ص ۵۸۱ - ۵۸۳ و ۴۰۲ ، عنوان الكلام : ص ۳۰۲ .

3.نور العين : ص ۵۵ ، المنتخب ، طريحى : ص ۴۶۳ ، مقتل الحسين عليه السلام المنسوب إلى أبى مخنف : ص ۱۵۸ - ۱۶۱ . گفتنى است كه محدّث قمى رحمه اللَّه عليه در باره اين خبر مى‏نويسد : «ذكر محامل و هودج در غيرِ خبر مسلم جصّاص نيست و اين خبر را گر چه علّامه مجلسى نقل نموده است ، ولى مأخذ نقل آن ، منتخب طريحى و كتاب نور العين است كه حالِ هر دو كتاب بر اهل فنّ حديث ، مخفى نيست و نسبت دادن سر شكستن به جناب زينب عليها السلام و اشعار معروف نيز از آن مخدّره - كه عقيله هاشميّين و عالمه غير معلَّمه و رضيعه ثَدْىِ نبوّت و صاحب مقام رضا و تسليم است - بعيد است» (منتهى الآمال : ص ۴۸۳) . افزون بر آنچه محدّث قمى رحمه اللَّه عليه بيان نموده ، سه نكته ديگر نيز در اين باره ، قابل توجّه است : نكته اوّل : دادن هديه و صدقه مستحب به هاشمى توسّط غير هاشمى ، اشكالى ندارد . نكته دوم : چگونه مى‏توان باور كرد كه زينب عليها السلام در ملأ عام ، در ميان هزاران كوفى ، سر خود را به محمل بزند و خون جارى شود و اين موضوع ، حدود هزار سال ، مسكوت بماند و پس از اين مدّت طولانى ، در برخى از منابع بسيار ضعيف ، آن هم فقط از يك نفر ، گزارش شود ؟! شايان ذكر است كه همه كتاب‏هاى ضعيفى كه اين مطلب را از مسلم جَصّاص نقل كرده‏اند ، به موضوع «زدن سر به چوب محمل» اشاره ندارند . براى نمونه ، اين مطلب در كتاب نور العين و نسخه چاپى مقتل الحسين عليه السلام المنسوب إلى أبى مخنف، نيامده و تنها در المنتخب طريحى و يك نسخه خطّى از مقتل ياد شده ، گزارش شده است . نكته سوم : زينب عليها السلام قطعاً كارى بر خلاف توصيه مؤكّد امام حسين عليه السلام انجام نمى‏دهد ؛ زيرا بر اساس آنچه منابع معتبر ، گزارش كرده‏اند ، امام عليه السلام به ايشان سفارش فرمود : «يا اُخيّة! إنّى اُقسم عليك فأبرّى قسمى . لا تشقى علىّ جَيباً و لا تخمشى علىّ وجهاً ؛ خواهرم ! تو را سوگند مى‏دهم و بدان ، عمل كن . بر [ مرگ ] من ، گريبان چاك مده و صورتْ مخراش» (از جمله ، ر . ك : تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۴۲۰) .


گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
58

وى كه : «اى عمّه ! دامن خيمه را بالا بزن» و نگاه كردن امام عليه السلام به سر بُريده پدر و مخاطب قرار دادن زينب عليها السلام كه : «اى عمّه ! مُهيّاى اسيرى باشيد ، كه پدرم را شهيد كردند» ؛۱

- گزارش‏هاى مربوط به هجوم به خيمه‏ها ، مانند: تصريح به كتك خوردن اهل حرم امام عليه السلام‏۲ و كشيدن زيرانداز از زير امام زين العابدين عليه السلام و بر زمين افكندن ايشان ،۳ و زيرِ دست و پا ماندن برخى از كودكان‏۴ و دستور امام زين العابدين عليه السلام به عمّه‏اش زينب عليها السلام كه : «عَلَيكُنَّ بِالفرار ؛ بر شما بادْ فرار!» در پاسخ چاره‏جويى او ،۵ و سرشمارى كودكان كاروان در پايان كار و مشخّص شدن اين كه دوتن از آنان در نقطه‏اى جان داده‏اند ؛۶
- گزارش چگونگى آمدن بنى اسد براى دفن اجساد شهدا و اين كه امام زين العابدين عليه السلام در باره كمك آنان در دفن پدر بزرگوارش فرمود: «مَعى مَن يُعينُنى ؛ همراه من ، كسى هست كه مرا يارى كند» و خطاب به پدرش فرمود : «أمّا الدُنيا فَبَعدك مُظلمة ؛ دنيا پس از تو ، تاريك است» و اين كه روى قبر پدر با انگشت نوشت : «هذا قَبرُ حُسَينِ بنِ عَلِىِّ بنِ أبى طالِبٍ الَّذى قَتَلوهُ عَطشاناً غَريباً ؛ اين ، قبر حسين بن على بن ابى طالب است كه او را تشنه و غريب ، كُشتند» ؛۷
- گزارش سخن زينب عليها السلام خطاب به جسد برادر : «هل أنت أخى؟ هل أنت ابن أبى ؟ ؛ آيا تو برادر منى ؟ آيا تو پسر پدر۸منى ؟»۹ و بوسه زدنش بر حنجر و رگ‏هاى بُريده برادر۱۰

1.تذكرة الشهداء : ص ۳۴۷ .

2.المنتخب ، طريحى : ص ۱۸۳ ، عنوان الكلام : ص ۲۱۳ .

3.نور العين : ص ۵۳، مقتل الحسين عليه السلام المنسوب إلى أبى مخنف : ص ۱۵۴ ، معالى السبطين : ج ۲ ص ۵۱ .

4.وفيات الأئمّة : ص ۱۶۰ .

5.معالى السبطين : ج ۲ ص ۵۲ ، ۵۳ .

6.الدمعة الساكبة : ج ۵ ص ۱۳ .

7.اكنون در افواه ، لفظ «مادر» به جاى «پدر» ، مشهور است .

8.شعشعة الحسينى : ج ۲ ص ۱۲۷ .

9.الخصائص الحسينيّة : ص ۱۸۰ ، تذكرة الشهداء : ص ۳۶۳ ، معالى السبطين : ج ۲ ص ۳۲ .

تعداد بازدید : 66062
صفحه از 1088
پرینت  ارسال به