استاد سطح خارج حوزه علمیه گفت: این تصور که ائمه بعد از شهادت امام حسین(ع) کاری به سیاست و حکومت نداشتهاند، حرف غلطی است، چون حاکمیت سرّی داشتند و در حیطه توانمندی خود اعمال حاکمیت داشتند.
آیتالله محسن اراکی، ۲۲ دیماه در ادامه مباحث علمالاجتماع که در فضای مجازی بارگذاری شده است، با بیان اینکه پیوستن به یک جامعه اختیاری است، اما اگر کسی به جامعهای پیوست، تبعیت از قانون آنجا اجباری است، گفت: انواع جوامع که در تاریخ بشر شکل گرفته و میگیرد به دو نوع اصلی باز میگردد؛ یک نوع جامعهای که اراده خدا بر آن حاکم است و دیگری جامعهای که اراده خدا حاکم نیست.
حاکمیت الهی بر بشر هیچ وقت برچیده نخواهد شد؛ لذا این تصور که ائمه بعد از شهادت امام حسین(ع) کاری به سیاست و حکومت نداشتهاند حرف غلطی است، چون حاکمیت سرّی داشتند و زکات و خمس میگرفتند و در حیطه توانمندی خود اعمال حاکمیت داشتند.وی اضافه کرد: در جامعهای که تابع اراده خداست، افراد جامعه اراده خود را تابع حاکم جامعه میکنند و جامعه حقیقی شکل میگیرد. وقتی افراد، خود را تابع یک اراده برتر کردند هویت آنها همانند هویت صاحب آن اراده خواهد شد.
اراکی اضافه کرد: در جامعه حقیقی، اراده خدا بر جامعه بشری از طریق پیامبر و امام صورت میگیرد؛ در روایات بیان شده که نحن ولاة امرالله؛ یعنی معصومان ولایت امر خدا را دارند که در دوره انبیاء تحقق اراده الهی از سوی انبیاء و بعد از نبوت، از طریق امامت صورت میگیرد.
استاد حوزه با بیان اینکه در واژه ولایت هم حکم و هم یاری وجود دارد، لذا هر امامی نصیر و ولی است، افزود: مؤمنان هم رابطه اطاعت و نصرت در برابر امام دارند و این دو جزء وظایف اصلی آنان است.
وی با اشاره به جامعه دوم که اراده ابلیس و هوای نفس بر آن حاکم است، اظهار کرد: هوای نفس ابزار ابلیس برای حاکمیت اراده خود بر جوامع بشری است؛ قوه تقوا، قوه پذیرش حاکمیت خدا و فجور، قوه پذیرنده حاکمیت ابلیس است که این تقسیمبندی در قرآن کریم از جمله در سوره شمس بیان شده است.
اراکی افزود: در برخی آیات هم حزبالله و حزبالشیطان مطرح شده است؛ حزب به معنای تجمع است و اگر گروهی از یک اراده برتر فرمان ببرند حزب تشکیل دادهاند و حال اگر این اراده، اراده خدا باشد حزب الله و در غیر این صورت حزب الشیطان است. تأیید به وسیله روح هم که در آیه ۲۲ مجادله«لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»بیان شده، ناشی از اتّباع و تبعیت از فرمان الهی است.
استاد سطح خارج حوزه علمیه با بیان اینکه ملاک حزباللهی بودن، تبعیت از یک اراده واحد یعنی امام است، گفت: اگر مجموعههای مختلفی از حزب اللهیها در جامعه شکل بگیرد به شرط آن که هویت واحد داشته باشند، ایرادی ندارد، اما اگر خصومت در میان آنها رخ داد، نشان میدهد یکی از دو جریان در حاکمیت شیطان قرار دارند.
مودت همیشه همراه اطاعت است
اراکی با بیان اینکه ابزار نفود حاکم الهی محبت و مودت است، تصریح کرد: مردم اگر از حاکم الهی تبعیت میکنند، به خاطر عشق الهی و حب به خدا در وجود آنان است؛ لذا مودت همیشه همراه با اطاعت است و در قرآن در هر کجا مودت آمده، در کنار اطاعت است، مانند آیه ۲۲ مجادله«لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»که به آن اشاره شد.
وی با بیان اینکه نشانه خلوص حب، بغض در برابر دشمن آن محبوب است، افزود: در اصل دو هویت اجتماعی داریم که همه شعبات متفرق شده ناشی از این دو شاخه اصلی است؛ روایتی در کافی نقل شده است که «ان الله عزوجل جعل الدین دولتین؛ دولة آدم هی دولة الله و دولة ابلیس ....» در اینجا دین در کاربرد شرعی به معنای نظام حاکم است.
عدم دخالت ائمه(ع) در سیاست مخالف روایات و سیره معصومین(ع) است
استاد حوزه تأکید کرد: بنابراین از آغاز پاگذاشتن بشر در روی زمین تا شکلگیری جامعه بشری، این دو هویت به وجود آمد و تا پایان عالم هم خواهد بود، گرچه در دوره امام زمان حکومت اجتماعی ابلیس و نفاق برچیده میشود، نه اینکه نفوذ ابلیس در نفوس برچیده شود.
اراکی اظهار کرد: در این روایت، مراد از دولت آدم، شخص حضرت آدم نیست، بلکه همان حکومت الهی است؛ همچنین از این روایت استفاده میشود که حاکمیت الهی بر بشر هیچ وقت برچیده نخواهد شد؛ لذا این تصور که ائمه بعد از شهادت امام حسین(ع) کاری به سیاست و حکومت نداشتهاند حرف غلطی است، چون حاکمیت سرّی داشتند و زکات و خمس میگرفتند و در حیطه توانمندی خود اعمال حاکمیت داشتند.
وی اضافه کرد: خروج از تقیه در حاکمیت سری امام، خروج از حاکمیت الهی است، لذا اگر کسی بخواهد قیام هم کند، باید ماذون از سوی امام باشد و خیلی از قیامها مانند زیدبن علی و حسین بن علی صاحب فخ و ... ماذون بوده است. یعنی ائمه در اینکه حاکمیت به سر داشتند، از برخی قیامها پشتیبانی کردند تا این روحیه در جامعه اسلامی باقی بماند.