اندکاند؛ و همين است سرّ مهجورت عدالت در طول هزارههاى تاريخ بشر؛ و همين است سرّ غربت و بىياورىِ امام موعود عدالت در درازناىِ سدههاى غيبت حضرتش.
حرکت از ظلم به عدالت، مقدّمهاى بس مهمّ دارد: «احساس ظلم و اقرار درونى به آن». سفر شکوهمند توبه، از همين نقطه آغاز مىشود. سير و سفر جاودانهاى که «حرّ يزيد» را به «حرّ شهيد» بدل ساخت، از همينجا شروع شد؛ و هر کس آزادگى را مىطلبد، بايد ابتدا خود را از قيد نفس آزاد سازد. يعنى با نگاهى ژرف که پردهى دنياطلبى و شهوتخواهى بر آن نيفتاده باشد سراب را از آب بازشناسد، آنگاه با گامهاى استوار، راهى دشوار، امّا خوشفرجام را طى کند. تنها کسى مىتواند عدالت را در سطح جامعه تحقّق بخشد که بيش از آن و پيش از آن، عدالت را در درون خود نهادينه کرده باشد.
اين است راه رسيدن به عدالت موعود، و اين است آيين برپايىِ جامعهى مهدىپسند.
* * *
امام رضا عليه السلام دعايى بلندمرتبه به يونسبن عبدالرّحمان از خواصّ اصحاب خود آموخت و امر فرمود که در زمان غيبت امام عصر ارواحنا فداه خوانده شود. در اين دعا، ضمن اهداف ظهور حضرتش مىخوانيم:
تُوضِحَ به مَعاقِدَ الحَقِّ وَ مَجهولَ العَدلِ.۱
گشودن گرههاى حقيقت و تبيين عدالت ناشناخته، دوگام مهم است که در زمان ظهور برداشته مىشود. آمادگى براى اين دو برنامهى اساسى، از معبر نگاه ژرف و گام استوار مىگذرد. براى اينکه بتوان در آن زمان شکوهمند، اين هديهى بيشبهاى الاهى را به جان پذيرا باشيم، بايد از هماکنون به تربيت درونِ خود و برونِ جامعه بپردازيم، تربيتى که به قبول آگاهانهى آن عدالت موعود از روى اختيار بينجامد.
شناخت امکانات، چالشها، آسيبها، دستاوردها، ابزارها، نتايج و هدفهاى اين راهِ مقدّس، در زمرهى برنامههاى فصلنامهى سفينه است. در اين مسير، علاوه بر