7
سفينه 13

سخن گفته‏اند كه «باران آسمان را حبس مى‏كند». ۱ در اين حالت، گناه محروميّت ديگران از آن نعمت، به عهده‏ى كسى است كه با گناه خود، سبب آن حرمان شده است. دامنه‏ى اين آثار و پيامدها تا آن‏جا مى‏رسد كه به گفته‏ى قرآن: «ظهر الفساد في البرّ و البحر بما كسبت أيدي النّاس.۲ قرآن، حتّى از پيامدهاى نسيان و خطا هم سخن مى‏گويد: ربّنا لا تؤاخذنا ءان نسينا أو أخطأنا.۳
گاه، ظلم ديگران بر نعمت الاهى (بغى و تجاوز ناحق)، امكان دست‏يابى آسان به امكانات هدايتى را دشوار مى‏سازد؛ همان‏گونه كه ظلم مشركان قريش، سبب شد كه پيامبر رحمت و هدايت براى مدّتى، از ديدرس مردم دور بماند و در غار پنهان شود. فراتر از آن نيز مى‏توان نگريست: مگر پيامبران مكلّف نشده‏اند كه به اندازه‏ى عقل مردمان با آنان سخن بگويند؟ ۴ و مگر مردم، عقل خود را تا چه‏اندازه شكوفا كرده‏اند كه بيشتر در معرض تابش انوار تابان عقل كامل پيامبران قرار گيرند؟ آيا اين‏گونه محدود كردن پيامبران، ظلم به آنان نيست؟
* * *
با وجود تمام اين نكات، خداوند متعال، نور خود را در هر حال، به اتمام مى‏رساند، با وجود تمام توطئه‏هايى كه كافران و مشركان به كار مى‏بندند. ۵ اين است كه زمين خدا، هرگز از حجّت حق خالى نمى‏ماند، چه آن حجّت، در اوج شهرت و غلبه و اقتدار باشد يا در حضيض گمنامى و ناامنى و تنهايى. ۶ اساسا در برابر نور الاهى، اين‏گونه اوج و حضيض‏ها معنى ندارد. ولىّ‏اللّه‏، غالب باشد يا مغلوب، در امان يا ناامن، در كاخ يا زندان... در هر حال، در جايگاه ولايت قرار دارد. مگر آن مقام را مردم به او داده‏اند تا مردم از او بگيرند؟ البتّه نور خورشيد، بدون

1.«الذّنوب الّتي تحبس قطر السّماء» دعاى شب عرفه.

2.روم (۳۰) / ۴۱.

3.بقره (۲)/ ۲۸۵.

4.إنّا معاشر الأنبياء أمرنا أن نكلّم الناس على قدر عقولهم: كافى ۱ / ۲۳.

5.صف (۶۱) / ۸.

6.كمال‏الدّين / ۲۹۴.


سفينه 13
6

بى‏نياز از لطف خدايش بداند و غنى بخواند. وقتى اين باب شيطانى بر انسان گشوده شد، راهِ طغيان بر او هموار مى‏گردد.
كلّا إنّ الإنسان ليطغى أن رآه استغنى.۱
تداوم اين طغيان، انسان را از اوج «احسن تقويم» به حضيض «اسفل سافلين» مى‏كشاند، تا آن‏جا كه در پايان اين راه، انسان به «طاغوت» بدل مى‏شود. بديهى است كه اين استغنا، منحصر به نعمت‏هاى مادّى نيست؛ بلكه از دست‏يابى به قدرت‏هاى روحى نيز مى‏توان احساس بى‏نيازى كرد و به طغيان رسيد.
نيز، اين استغنا، گاه در برابر خداى منّان است و گاه در برابر واسطه‏هاى وصول نعمت‏هاى خداوند؛ يعنى حجّت‏هاى بر حقّ الاهى (پيامبران و امامان). احساس نياز به اولياى الاهى نيز به معناى احساس نياز به بارگاه خداوندى است؛ چرا كه خداوند حكيم، خود به مؤمنان امر فرمود كه به درگاه او وسيله جويند. ۲
يافتن فقر به خداوند متعال، در «دعا» جلوه مى‏كند، و احساس نياز به اولياى الاهى، در «زيارت». اين دو عبادت بزرگ ـ كه انسان را براى رسيدن به توكّل و توسّل يارى مى‏كنندـ ذخيره‏هاى الاهى هستند كه به انسان داده تا روح استغنا را در او بشكند، مبادا كه انسان به راه طغيان بيفتد.
هر بيان و گفتار و برنامه‏اى كه برخلاف اين مسير باشد، برخلاف توحيد است. از سويى، پيوند استوار گسست‏ناپذير ميان «توحيدـ ولايت‏ـ مهدويّت» در همين‏جا جلوه مى‏كند.
* * *
از زاويه‏اى ديگر به اين منشور الاهى بنگريم:
آيا با ظلم، مى‏توان مانع رسيدن فردى يا جمعى به اين نعمت‏ها شد؟ بررسى واقعيّات نشان مى‏دهد كه گاه مى‏توان با ظلم فردى (= ظلم بر خود، گناه)، خود يا ديگران را از نعمتى مادّى يا معنوى محروم كرد. براى نمونه، در روايات، از گناهانى

1.علق (۹۶)/ ۶ـ ۷.

2.مائده (۵)/ ۳۵.

  • نام منبع :
    سفينه 13
    تاريخ انتشار :
    1386
    سردبیر :
    پهلوان، منصور
    صاحب امتیاز :
    مؤسسه فرهنگي نبأ مبين
    تلفن :
    7832000
    دورنگار :
    7832001
    پست الکترونیک :
    safineh@nabacultural.org
    امتیاز :
    علمی ترویجی
    مدیر مسئول :
    شهري، محمّد حسين
    آدرس اینترنتی :
    http://fa.safinahmagazine.ir
تعداد بازدید : 11490
صفحه از 204
پرینت  ارسال به