5
سفينه 17

كتاب چيست. «في كتابٍ مكنون.» آن كتاب مكنون، مستور از كلّ خلق است. اين است كه از قرآن، آنچه ادراك مى‏شود به ما، فقط پرتوى است، نمى‏است از دريا... «لايمسّه إلّا المطهّرون.»... بايد از رجس پاكيزه شد، بعد تماس با لفظ پيدا شود. امّا تماس با معنى... آن تماس در معنى، چه لازم دارد؟ آن وقت مراتب طهارت، [ پيوسته] بالا مى‏رود... [ طبق حديث صحيح بر مبناى عامّه ]امّ سلمه مى‏گويد: از رسول خدا شنيدم كه فرمود: «عليّ مع القرآن و القرآن مع عليّ. لن يفترقا حتّى يردا عليّ الحوض...» آنچه در جمله حضرت، محيّر العقول است، اين است: معيّت، از عناوينِ ذات اضافه است. ذكر يك طرف، مُغنى از طرف ديگر است. در اين عنوانِ ذات اضافه، كافى بود كه آن طرف را مندرج كند؛ امّا در اين تصريح، دقايقى به كار رفت. دو مرتبه برگشت و فرمود: و القرآن مع عليّ...يك دايره تشكيل داد، قرآن را وسط گذاشت، على را دور آن، حلقه‏وار قرار داد: اوّل على، آخر على، وسط، قرآن... اگر اين چنين است كه قرآنى كه: «له ظهر و له بطن»، قرآنى كه: «له تُخومٌ و على تُخومه تُخومٌ»... در اين بطون، «تبيان كلّ شيء» است، آن كسى كه با تمام اين قرآن است و تمام اين قرآن با اوست، كيست غير از على‏بن ابى‏طالب؟»
3. لَختى از «آنچه بايد مى‏شد»، باز گرديم به «آنچه روى داد». به تاريخ بنگريم. كتابى آسمانى مى‏بينيم كه آن را از همراهِ هماره آن جدا كردند. كتاب صامت را به ظاهر حرمت نهادند؛ امّا بدون توجّه به كتاب ناطق. در اين كار، تمام تصريحها و تأكيدهاى رسول امين ـ كه آورنده كتاب مبين بود ـ به فراموشى سپرده شد. و شد آنچه شد.
شأن قرآن چه بايد باشد؟ «كتاب أنزلناه إليك لتُخرج الناس من الظلمات إلى النور.» (ابراهيم (14) / 1) بيرون بردن مردم (الناس يعنى تمام انسانها، از عالِم تا عامى، در تمام زمانها و تمام زمينها)، از ظلمات (تمام ظلمتها، كه ظلمت در هر زمان و هر زمين، شكلى خاصّ خود دارد) به نور.
امّا اين هدف در مورد قرآن، در موارد بسيارى، تحقّق نيافت. در تفسير آن، اختلافها پيش آمد و «تبيين»ها، خود، زمينه ساز پيدايش «ظلمت»هايى ديگر شد؛


سفينه 17
4

الف. خداوند جلّ جلاله
«ممكن نيست تعريف قرآن، اِلّا از صاحب قرآن. اوست كه مى‏تواند تعريف كند. مرجع در اينكه موضوع را بشناسيم، سه مرجع است؛ ديگر رابع ندارد... مقام اوّل: مقام الوهيّت است... اللّه‏ نزّل أحسن الحديث. اين قرآن است به تعريف خدا. نتيجه اين مى‏شود: حديث همه ملائكه مقرّبين در مقابل قرآن تحت الشعاع است. حديث تمام انبياء و مرسلين در مقابل قرآن تحت الشعاع است. چرا؟ چون به قول مطلق فرموده: أحسن الحديث...»
ب. راه دوم، رجوع به پيامبرى است كه مخاطب مستقيم اين وحى الاهى است و اين حقيقت والاى الاهى بر قلب بزرگ و شكوهمند حضرتش فرود آمده است:
«معرّف دوم، شخص اوّل عالم است و آن پيغمبر خاتم است...كسى كه [ اگر] عالم به هم بخورد، دلِ او تكان نمى‏خورد... اگر جايى اعلام خطر كند، بايد ديد چقدر مطلب مهمّ است. بعد، رفع آن خطر چه قدر مهمّ است. اعلان خطرى كه كرد، فرمود: بعد از من، فتنه‏ها براى اين امّت است...گفتند: راه چاره چيست؟...فرمود: كتاب اللّه‏ العزيز... .»
ج. راه سوم، رجوع به كلمات بزرگ‏مردى است كه به تصريح فريقين، بيشترين احاطه را بر قرآن داشت؛ چنان‏كه كتابها و اسناد مكتوب موجود گواه آن است:
«مقام وصايتِ خاتم...اميرالمؤمنين عليه ‏السلام ، خطبه‏اى در نهج البلاغه دارد در تعريف قرآن. ۱ در اين خطبه، حدود 42 عنوان طرح شده... [ از جمله] «بحرٌ لايُدركُ قَعرهُ»: دريايى است كه قعر آن دريا، درك شدنى نيست. صيغه، صيغه مجهول؛ موضوع، بحر است. اوّلاً تعبير از قرآن به بحر، بحث مهمّى است. بعد، نكته دوم اين است كه قعر اين دريا، درك شدنى نيست... كتابى كه «تبيان كلّ شيء» است. اين [ نكته ]اگر فهميده شد، بعد كلام امير روشن مى‏شود كه امير الكلمات است... «إنّه لقرآن كريم.» خدا وقتى بفرمايد اين قرآن، كريم است، بايد فهميد اين كرم در اين

1.بنگريد: نهج البلاغه، ترجمه و شرح مرحوم فيض الاسلام، خطبه ۱۸۹، ص ۶۴۱.

  • نام منبع :
    سفينه 17
    تاريخ انتشار :
    1386
    سردبیر :
    پهلوان، منصور
    صاحب امتیاز :
    مؤسسه فرهنگي نبأ مبين
    تلفن :
    7832000
    دورنگار :
    7832001
    پست الکترونیک :
    safineh@nabacultural.org
    امتیاز :
    علمی ترویجی
    مدیر مسئول :
    شهري، محمّد حسين
    آدرس اینترنتی :
    http://fa.safinahmagazine.ir
تعداد بازدید : 17108
صفحه از 214
پرینت  ارسال به