تحلیل انتقادیِ روایت قصاصخواهی «عکاشه» و چرایی انتقال آن به شیعه
سال
1398 / شماره پیاپی
21 /
صفحه
۱۹۳-۲۱۶
چکیده :
یکی از رخدادهایی که در برخی از منابع تاریخی و جوامع روایی از اواخر زندگی رسول گرامی اسلام(ص) نقل شده، جریان قصاصخواهی پیرمردی به نام عکاشه از ایشان است. بر اساس این نقلها، پس از درخواست رسول اکرم(ص) مبنی بر ادای حقوق احتمالی، عکاشه مدعی شد که روزی تازیانۀ حضرت به وی اصابت کرده است، ولی در نهایت با بوسیدن بدن پیامبر(ص) از حق خود گذشت. این روایت از حیث سند مردود است؛ اما صرفنظر از سند، متن این حدیث نیز مشکلات متعدد دارد، زیرا اولاً با آیات قرآن که دلالت بر عصمت پیامبر(ص) دارند، ناسازگار است؛ ثانیاً هیچیک از عالمان شیعه آن را نقل نکردهاند و فقط شیخ صدوق، آنهم فقط در کتاب امالی خودش آورده است؛ ثالثاً تهافت در نقلهای مختلف روایت به چشم میخورد، که میتواند قرینهای بر جعل باشد. مقالۀ حاضر پس از اثبات این دلایل، به بررسی علت وجود این روایت در کتاب شیخ صدوق پرداخته، به این نتیجه میرسد که قصۀ فوق، از احادیث منتقله است و بهدلیل وجود مشایخ عامه در بین اساتید صدوق و نیز راویان مشترک، در منابع شیعه ورود پیدا کرده و عالمان خَلَف، با وجود تفرّد صدوق در نقل این حدیث، بدون توجه لازم، آن را نقل کردهاند و لذا تلقّیِ به قبول شده است.
کلیدواژههای مقاله :سیرۀ پیامبر(ص)، احادیث منتقله، عصمت، شیخ صدوق، عکاشه، سورۀ نصر، سهو النبی