شيوه هاى استفاده شاعران از مضامين و الفاظ آيات و روايات
الف) استفاده از مفاهيم و مضامين
بسيارى از شاعران در اين دوران از مضامين و مفاهيم اسلامى استفاده مى كردند. و آن مضامين راباواژگانى فارسى در شعر خود مى گنجاندند.دراين بخش به اين تلميحات و اشارات مى پردازيم (و در بخش دوم مواردى را كه الفاظ آيات و روايات به كار گرفته شده نشان داده ايم) .دراين بخش با صنعت ادبى «تلميح» بيشتر سرو كار داريم.
تلميح عبارت از آن است كه گوينده در ضمن كلام به آيه يا حديث يا داستان يا مثلى معروف اشارتى لطيف كند و عين آنها رانياورده باشد. ۱
واينك نمونه هايى از اشعار سده سوم و چهارم:
1 ـ محمد بن وُصيف : ۲
هرچه بكرديم بخواهيم ديدسودندارد زقضا احتراس۳
مصراع نخست تلميحى است به آياتى همچون: و ماتُقَدّموا لِأنفسكم مِن خَيْرٍ تَجدوه عندَاللّه. (بقره، 110) = آنچه رااز كارنيك براى خود، پيش بفرستيد نزد خداوند خواهيد يافت؛ يومَ تَجِدُ كلُّ نفسٍ ما عَمِلَتْ مِن خَيْرٍ مُحْضَرا. (آل عمران، 30) روزى كه هركس كار نيك خود را پيش روى خود حاضر بيند.
مصراع دوم ترجمه گونه اى است از اين حديث: اذا كان الَقَدرُ لايُرَدُّ فالاحتراسُ باطلٌ.۴ = آنگاه كه قَدَر ردّنشود، احتراس (= مراقبت) كار ساز نگردد.
1.ـ هنجار گفتار ، ص ۲۵۹ ؛ فنون بلاغت وصناعات ادبى ، ج ۲، ص ۳۲۸ و ۳۸۶.
2.ـ دبير رسايل يعقوب ليث بود و يعقوب را مدح كرد.
3.ـ اشعار پراكنده قديم ترين شعراى فارسى زبان ، ج ۲، ص ۱۵.
4.ـ شرح غررالحكم ، ج ۳، ص ۱۳۹.