جايگاه قرآن و حديث در شعر فارسى سده سوم و چهارم هجرى - صفحه 36

13 ـ ابوشكور بلخى:


سخن كر دهان ناهمايون جهد چو مارى است كز خانه بيرون جهد
نگهدار از او خويشتن چون سزدكه نزديك تر را سبك تر گزد۱
تلميح است به سخن حضرت على عليه السلام : اللسانُ سَبُعٌ، اِنْ خُلِّىَ عنه عَقَرَ۲ = زبان درنده اى است كه گر رها شود بگزد.
14 ـ ابو شكور بلخى:


نگهبان گنجى تو از دشمنانودانش نگهبان تو جاودان۳
ترجمه گونه اى است از اين سخن مولا على عليه السلام : العلمُ خيرٌ من المال ؛ العلمُ يحرسُكَ و أنت تحرسُ المالَ۴ = دانش بهتر از دارايى است ؛ دانش نگاهبان توست و حال آنكه تو دارايى را نگاهبانى.
15 ـ ابوشكوربلخى:


سخن تانگويى تو را زير دستزبر دست شد كز دهان تو جست۵
تلميحى است به اين سخن حضرت على عليه السلام : الكلامُ فى وَثاقِك ما لم تتكلّمْ به فاذا تكلّمتَ به صِرْتَ فى وَثاقه۶ = سخن راتا نگفته اى در بند توست، ليك چو سخن گويى، تو در بند آن خواهى بود.
16 ـ ابوشكور بلخى:


زنيكى همه نيكى آيد به جاىبه نيكى دهد نيز نيكى خداى۷
تلميحى است به آيه: هل جزاءُ الاحسانِ اِلاّ الاِحسانُ؟ (رحمان، 60) = آيا پاداش نكويى جز نكويى است؟

1.ـ اشعار پراكنده ،ج ۲، ص ۱۱۳. ۳۹ ـ نهج البلاغه ، ص ۶۱۳، حكمت ۵۵. ۴۰ ـ اشعار پراكنده ، ج ۲، ص ۱۱۷.

2.ـ نهج البلاغه، ص ۶۱۳، حكمت ۵۵.

3.ـ۴۰ـ اشعار پراكنده ، ج ۲، ص ۷

4.ـ نهج البلاغه ، ص ۶۳۳، بخشى ازحكمت ۱۳۹.

5.ـ اشعار پراكنده ، ج ۲، ص ۱۱۷.

6.ـ نهج البلاغه ، ص ۶۸۵، حكمت ۳۷۱.

7.ـ اشعار پراكنده ، ح ۲، ص ۱۲۶.

صفحه از 47