روش‏هاى برخورد ابن تيميه با احاديث نبوى - صفحه 106

5 ـ ذهبى در ميزان الاعتدال مى گويد: جعفربن عبدالواحد هاشمى قاضى طبق تصريح علما از وضّاعين است و يكى از بلاهاى او حديثى است كه وضع كرده: اصحابى كالنجو ۱ . همچنين ذهبى حمزه بن ابى حمزه جزرى را متروك الحديث خوانده و مى نويسد كه ابن معين گفته هر چه حمزه بگويد جعلى و ساختگى است مثل روايت اصحابى كالنجوم. ۲ ابن تيميه به اين حديث، بارها و بارها استناد مى كند، در حالى كه محقق كتاب هم، به ساختگى بودن آن اعتراف كرده و اين موضوع را از قول بزرگان اهل سنّت نقل مى كند. ۳ اگر ابن تيميه اين حديث را درست مى داند، چرا ابوذر و عمّار و سلمان و ديگر صحابيان والامقام را طعن مى زند و به ايشان اقتدا نمى كند؟ چرا صحابيانى كه به دست ابوبكر و عمر و معاويه و يزيد كشته شدند، بايد قتل ايشان توجيه و تأويل شود؟
ابن تيميه مى گويد: هر خيرى براى مسلمانان تا روز قيامت وجود داشته باشد، همه به بركت صحابه است و همه صحابيان هم، تابع خلفاى راشدين هستند. ۴ به فرض قبول، چرا ابن تيميه با على عليه السلام دشمنى مى ورزد؟ آيا على عليه السلام ، يكى از صحابه نيست؟ آيا به زعم او، على عليه السلام خليفه چهارم نيست؟؟!
ابن ابى الحديد معتزلى در نقد حديث فوق مى نويسد: «اين است مغيرة بن شعبه، كه از صحابه است. قومى شهادت دادند كه مغيره زنا كرده، عمر هم انكار نكرد و نگفت كه اين محال است، چون مغيره از صحابه است. عمر شاهدان را نيز از شهادت منع نكرد و نگفت كه بايد گناهان صحابه را پوشاند. مغيره هم ادعا نكرد كه من از صحابه هستم و طبق حديث «نجوم» بايد به من اقتدا كنيد تا هدايت شويد.
اين، قدامه بن مظعون است كه شراب مى خورد و حدّ بر او جارى مى شود، در حالى كه از صحابه است و نيز از اهل بدر! عمر هم شهادت شاهدان را ردّ نكرد و نگفت كه

1.م ـ ميزان الاعتدال ۱/۴۱۳.

2.ـ ميزان الاعتدال ۱/۶۰۷.

3.ـ منهاج السنة، ۷/۱۴۲.

4.ـ رجال الفكر و الدّعوة، ص ۲۴۰.

صفحه از 113