روش‏هاى برخورد ابن تيميه با احاديث نبوى - صفحه 92

حديث مى نويسد: «اين حديث را هيچكدام از جماعت اهل سنّت، نقل نكرده اند، و در صحيحين هم نيست، و در هيچ يك از سنن نيست، ۱ بلكه ضعيف و ساختگى است و سند ندارد» ۲ البتّه محقق كتاب منهاج السنة، در پاورقى مى نويسد: «اين حديث هم در سنن ترمذى با دو سند، و هم در سنن ابن ماجه و هم در مسند احمد بن حنبل نقل شده است» ۳

روش چهارم : عوض كردن لفظ احاديث به ميل خود و دروغ بستن به پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم

ابن تيميه آنجا كه بخواهد مطلب خاصى را اثبات نمايد، در همان راستا الفاظ حديث را عوض مى كند. به عنوان نمونه وى بارها و بارها به امام حسين عليه السلام جسارت و از يزيد طرفدارى مى كند. ۴ استدلالِ او در جانبدارى از يزيد اين است: «هر گناهى كه يزيد كرده باشد، طبق حديث پيامبر، در باره جنگ قسطنطنيه، گناهانش بخشيده شده است»، حال ببينيم كه حديث قسطنطنيه چيست.

1.ـ منهاج السنة، ۴/۲۶۴.

2.ـ منهاج السنة، ۶/۲۷۴.

3.ـ همان مدرك. به سخن محقق كتاب در اين مقاله از آن جهت استناد مى شود كه وى على رغم حسن نيت فراوان نسبت به ابن تيميه، برخى از اشكالات كتاب او را متذكر مى شود وما را از توضيح بيشتر بى نياز مى كند.

4.ـ به عنوان نمونه مى گويد: اينكه حسين در راه حق جهاد كرد تا كشته شد دروغ است زيرا او براى قتال خارج نشد بلكه گمان مى كرد مردم اطاعتش مى كنند (منهاج السنة ۴/۴۱) و در خروج حسين نه مصلحت دينى بود و نه دنيايى، بلكه آن قدر فساد داشت كه اگر در شهرش مانده بود، اين فسادها نمى شد (منهاج ۴/۵۳۰) حسين در اين جنگ از روى گمان اجتهاد كرد و نوعى هواى نفسِ مخفى داشت لذا پيروى از او لازم نبود (منهاج ۴/۵۳۴) حسين از امر رسول خدا سرپيچى نمود و اگر جنگ نكرده بود آن همه فتنه حاصل نمى شد (۴/۵۳۱) قتل حسن و حسين كه بالاتر از كشتن انبياء نبوده است! و كشتنِ انبيا بدتر است (۲/۲۴۷ و ۴/۵۵۰) و ... اين سخنان را در حالى مى گويد كه به بهشتى بودن حسنين عليهما السلام اقرار دارد، و آنجا كه مى گويد: اگر حسن و حسين دو سرور جوانان اهل بهشتند، ابوبكر و عمر هم دو سرور پيران اهل بهشت مى باشند و پيرها از جوان ها كامل ترند! (منهاج ۴/۱۶۸)

صفحه از 113