روش‏هاى برخورد ابن تيميه با احاديث نبوى - صفحه 93

ابن تيميه مى گويد: «پيامبر فرموده: «اولُّ جيشٍ يَغزوا القُسطنطنية مغفورٌ لهم» ، و فرمانده نخستين سپاه كه به اين منظور جنگيده است، يزيد بود. بعضى گفته اند كه يزيد به سبب همين حديث، به جنگ رفت، پس گناهانش آمرزيده شده است» ۱ محقق كتاب، در پاورقى مى نويسد: من حديث را به اين لفظ نيافتم، بلكه نص حديث چنين است: «اوّلُ جيشٍ من امّتى يَغْزونَ مدينة قيصر مغفور لهم ...۲
به راستى اگر اين برداشت از حديث، صحيح است و يزيد بخشيده شده بود، چرا احمدبن حنبل، ابن جوزى، تفتازانى و بسيارى از علماء اهل سنّت، او را لعنت كرده و از او برائت جستند؟! ۳ اين تحليل ابن تيميه، با سخن خودش نيز تناقض دارد كه مى گويد: «حسين مظلوم بود و آن ظالمان و طاغيان، سبط رسول خدا را كشتند و شهيد كردند» ۴

روش پنجم : تشكيك در شأن نزول آيه، به منظور ردّ حديث

موضع ديگر ابن تيميه در برابر احاديث، گاه اين است كه خصوصيت ها و مبانى حديث را از ريشه قطع مى كند و بدين گونه، در دلالت حديث خدشه مى آورد. به چند نمونه دقت كنيد:
نمونه اول : در مورد آيه مودت (شورى، 23) مى گويد: «اين آيه در سوره شورى است و اين سوره، بدون شك مكّى است. در آن زمان اساسا ازدواج على و فاطمه صورت نگرفته بوده، و حسنين هم متولّد نشده بودند، پس چگونه ممكن است دستور به محبت و دوستى ايشان داده شود؟»
سپس ادامه مى دهد: «اينكه على و فاطمه و اولاد ايشان مقصود آيه باشند،به اتّفاق

1.ـ منهاج السنة، ۴/۵۷۱

2.ـ همان. در مورد عوض كردن لفظ حديث، همچنين مراجعه كنيد به منهاج ۷/۲۴۱.

3.ـ دراسات فى منهاج السنة، ص ۴۹۲.

4.ـ منهاج السنة، ۲/۲۴۱، ط قديم، نمونه هاى ديگر در مورد تبديل الفاظ حديث را در «ابن تيميه حياته عقايده» ص ۶۹ و ۷۰ ببينيد.

صفحه از 113