روش‏هاى برخورد ابن تيميه با احاديث نبوى - صفحه 95

را ذكر مى كند كه به نفع اوست و هر جا كه موافق ميل نباشد، حذف مى كند!
به عنوان نمونه، ابن تيميه بارها از يزيد طرفدارى كرده و حتى در فضائل او و پدرش كتابى به نام «فضائل معاويه و يزيد و اَنّه لا يُسَبّ» نوشته و معتقد است كه يزيد را نبايد سبّ و لعن كرد (منهاج 2/253) و نيز مى گويد: «اگر يزيد هجوم به مدينه برده و كعبه را با منجنيق كوبيده و حسين را به قتل رسانده، مجتهد خطاكار است وخطايش بخشيده شده، زيرا نيت خيرداشته ودرطلبِ حق، عمل صالح كرده است» (راس الحسين، ص 204) اين، در حالى است كه ابوالفرج ابن جوزى حنبلى فقيه اهل سنت، كتابى به نام «الردّ على المتعصّب العنيد» نوشته در پاسخ به سخن كسانى كه بر لعن يزيد اشكال مى كنند. ابن جوزى مى گويد: تنها جاهلان هستند كه مى گويند يزيد ايمان دارد و نبايد لعن شود. ۱ حال در راستاى دفاع از يزيد، به تقطيع زير از سوى ابن تيميه توجه كنيد. وى ذيل حديثى از احمدبن حنبل در باره يزيد بن معاويه چنين مى نويسد: «يزيد اعمال زشتى انجام داد مثل حمله به مدينه ... اما از امام احمد پرسيدند: آيا حديث يزيد را نمى نويسى؟ گفت: او كرامتى ندارد، زيرا مگر نبود كه با مردم مدينه در «واقعه حرّه» كرد آنچه را نبايد؟ به احمد گفتند: بعضى مردم يزيد را دوست دارند. گفت: آيا كسى كه ايمان به خدا و روز جزا دارد، مى تواند يزيد را دوست داشته باشد؟ سپس پسرِ احمد، به پدر گفت: پس چرا يزيد را لعن نمى كنى؟ احمد گفت: تا به حال ديده اى پدرت كسى را لعن كند؟» ۲ در اينجا ابن تيميه با نوشتن كلمه «انتهى» يعنى «پايان» به خواننده القا مى كند كه روايت، تمام شده و نتيجه اش اين است كه احمد حنبل هم يزيد را لعن نمى كند.
سپس مى گويد: «مذهب اهل سنّت و جماعت اين است كه به مجرّد گناهان، نبايد اهل قبله را تكفير كرد.»
ادامه حديث احمد بن حنبل كه ابن تيميه بخش آخر آن را حذف كرده، چنين است: «احمد گفت: چطور لعنت نشود كسى كه خداى تعالى او را لعنت كرده؟ گفتند: خدا كجا

1.ـ الردّ على المتعصّب، ص ۱۶، به نقل از الافتراء على الشيعه، ص ۱۰۹.

2.ـ رأس الحسين، ص ۲۰۵، به نقل از ابن تيميه حياته عقايده، ص ۳۷۹.

صفحه از 113