مبانى فقه الحديثى آية الله ميرزا مهدى اصفهانى (3) - صفحه 21

آنان چنگ بزنيم.
اگر كسى با نظر دقيق وبا تأمل بدين بياناتِ كامل و تمام مراجعه كند، با تحمّل اندكى رنج و نگاهى آسان، تمامى مطالب را مى يابد. كار ما نيز در تمامى مباحث فقهى و اصولى و قواعد اين چنين است و خداى را بر اين نعمت شكر و سپاس مى گزاريم. بسيارى مطالب ديگر نيز اينجا وجود دارد كه آيندگان بايد باز گويند، كه گفته اند : «كَمْ ترك الاول للآخر». ما در مباحث آينده به اين مطلب مهم و اساسى خواهيم پرداخت كه همگى معارف ما در مباحث عقايد و اصول دين نيز از همين قبيل و بدين منوال است.
خلاصه كلام آن كه چيزى كه بايد تبعيت گردد و بدان اعتماد شود، همان دلايل و قواعد و حجت هاى الهى است كه بايد در شناخت احكام بدان توجه نمود و بس. اين احكام الهى، يا قلبى هستند يا قالبى. احكام قلبى احكامى هستند كه به قلب و روح آدمى توجه دارد و احكام قالبى مربوط به جسم و بدن وى مى باشند. اين هردو گونه احكام، از دو طريق و دو حجّت به ما رسيده اند: حجّت باطنى يعنى عقل و خرد انسانى و حجت خارجى يعنى پيامبر و امامان معصوم عليهم السلام . محال و غيرممكن است كه انسان به معرفت صحيح و درست اين احكام نائل شود، مگر آن كه در ابتدا به معرفت و عرفان حق متعال برسد؛ زيرا كه موضوع و محور اصلى اغلب احكام اصولى كه به اركان و پايه هاى دين باز مى گردند، چيزى نيست جز اعمالى كه به مقام اشرف نفس ۱ بازمى گردند. بلكه

1.ـ در تقسيم بندى مهم و اساسى مرحوم آيه الله اصفهانى (ره) اعمال آدمى به دو نوع اساسى تقسيم شده اند. ايشان اين تقسيم بندى را از كلمات قرآنى و روايات اهل البيت عليهم السلام گرفته اند و خاصّ و مخصوص به ايشان است كه در هيچ كدام از كتاب هاى فلسفى و كلامى اين نوع تقسيم، سابقه ندارد. آن تقسيم اين است: الف ) اعمال اشرف نفس يعنى توجهاتى كه در موطن نفس به ماهيت مى شود. اين توجه كاملاً اختيارى است و به آزادى انجام مى پذيرد و هيچ عاملى خارجى در آن دخالت ندارد. اين فعل چيزى جز توجه شخص و عمل نفْس نمى باشد. ب ) اَعمال اخسّ نفس يعنى تفصيل يافته همان توجّه نفس، منتهى به وسيله آلات و ابزار، كه اين ابزار و آلات را خداوند به شخص تمليك نموده است. به عبارت ديگر انسان داراى دو فرهنگ است: فرهنگى درونى و فرهنگى بيرونى. آن چيزى كه فرهنگ بيرونى و اعمال و رفتار ما را مى سازد و ايجاد مى كند، همان فرهنگ درونى و داخلى انسان مى باشد كه از آن نشأت گرفته و به وسيله آن ساخته مى شود. گاهى در برخى احاديث و روايات، از اين فرهنگ درونى به «نيّت» تعبير گشته است.

صفحه از 25