گزارشى از جلسات نقد و بررسى كتاب «مكتب در فرآيند تكامل» - صفحه 169

رسيد، و متعاقب آن نسخه فارسى كتاب منتشر شد كه به سرعت در حلقه‏هاى مختلف اهل علم، از دانشجو و دانشگاهى و حوزويان و مدرسان حوزه‏هاى علميه، مطرح شد و بازخوردهاى گوناگونى را در پى داشت. در محافل خصوصى بر ضرورت ارزيابى انتقادى كتاب تأكيد مى‏شد، امّا بى‏رغبتى مؤلف به توزيع نسخه‏هاى كتاب در ايران، تا حدودى مانع مطرح كردن كتاب در سطح عمومى جامعه گرديد و منتقدان نيز وجهى براى پيش كشيدن مطالب كتاب در مجلات تخصصى يا عمومى نمى‏ديدند. البته گاه مقالاتى علمى ناظر به محتواى كتاب چاپ شد كه به سهم خود در خور تقدير و ارج‏گذارى است.مجله سفينه
بسم اللّه الرحمن الرحيم
اين كتاب كه توسط آقاى مدرسى طباطبايى تاليف شده است، در واقع با هدف معرّفى تاريخ فكر و عقيده در مذهب تشيّع به عنوان يك جريان عقيدتى در اسلام به خوانندگان غربى و غير مسلمان، نوشته شده است. اگرچه اين كتاب نكات مثبت زيادى دارد، اما طنين‏هاى منفى آن نيز در جامعه كم نبوده است.ابتدا از عنوان كتاب شروع مى‏كنيم و مى‏كوشيم مراد از آن را بفهميم. منظور از مكتب در اينجا مكتب عقيدتى و فكرى تشيّع است. هدف اين كتاب با توجه به مقدمه نويسنده اين است كه نشان دهد فرآيند شكل‏گيرى و تكامل مكتب تشيّع در سه قرن نخست اسلامى چگونه بوده است. به عبارت ديگر اين كتاب نشان دهنده تاريخ انديشه و نحوه تفكر شيعيان درباره مفهوم امامت، در ابتدا و سپس تطور آن در طى سه قرن نخست به شكلى كه ما آن را امروز مى‏شناسيم، مى‏باشد. در هر مكتبى در طول تاريخ آن، تحولات و تغييراتى رخ مى‏دهد. مثلاً در مكاتب مختلف فقهى و كلامى تغييراتى در طول تاريخ رخ داده است. اما سؤال اين است كه در يك مكتب الهى اين تكامل و تغيير چگونه رخ مى‏دهد؟ آن تغيير ممكن است از دو جهت باشد: از جانب ارائه كننده مكتب و از جانب دريافت كننده. ارائه كننده را نيز در دو مقام مى‏توان در نظر گرفت: مقام تكوين و مقام بيان. قطعا اگر كسى گمان كند يك مكتب كه خود را الهى

صفحه از 172