محمّدبن جعفر اسدى، محمّدبن جعفر رزّاز، محمّدبن حسن.
اينان سيزده تناند كه هفت تن از رجال سه عدد در ميان آناناند. و اگر پنج نفر ديگر نيز به آنها ملحق شود، راويان مكثّر و طبقه بعد از آنها، به 18 نفر مىرسد؛ در حالى كه راويان كم حديث به 19 نفر مىرسند.
3. شايد توهّم شود كه مصنّف، غير از آنها كه ياد كرديم، بر اساس عبارتى كه علّامه از او نقل كرده است، مشايخ ديگر دارد:
الف) در تفسير عدّه احمد برقى و سهلبن زياد كه شامل است بر: احمدبن عبداللّهبن اميّه، علىبن حسن، علىبن محمّدبن عبداللّه بن اذينه، علىبن محمّدبن علّان.
ب) يا به دليل مطالبى كه در اوائل اسانيد معلّقه از رجال آمده است؛ غير از آنها كه ذكر شد؛ مانند حسنبن محبوب، صفوان و مانند آنها.
ج) يا اسانيد غير معلقه، از القاب مانند حميرى و رزّاز.
د) يا كنيهها مانند: ابوالعبّاس رزّاز، كوفى، ابوعبداللّه اشعرى، عاصمى، ابوعلى اشعرى.
ه ) يا اسماء مانند: ابنابىعبداللّه، اسماعيلبن علىّ، حسنبن علىّ علوى، علىّبن اسماعيل، علىّبن عبداللّه، محمّدبن جعفر رازى، محمّدبن حسين، محمّدبن فضل.
درباره اين عبارت علّامه بايد گفت:
1. اين عبارت، تصحيف شده است؛ 2. اسانيد معلّقه، بعض اسانيد است كه اوائل آن ياد نشده به دليل اينكه قبل از آن مذكور افتاده است؛ 3. افراد نام برده شده به لقب و كنيهها، همان افرادى هستند كه ياد شد، و غير از آنها نيستند. 4. اسانيدى كه به اسماء ياد شده آغاز مىشود، معلول به تصحيف يا ارسال است كه بيان تمام اين موارد، در ضمن مباحث كتاب (ترتيب أسانيد الكافي) خواهد آمد.