اين گونه موارد، زياد است كه فرد متتبّع بر آن وقوف مىيابد و دلالت آنها بر مطلوب، روشن است.
همچنين احتمال تعدّد احمدبن عبداللّه ـ كه از احمدبن ابىعبداللّه روايت كرده و حسنبن حمزه علوى از او روايت كرده ـ و اينكه عبداللّه پدر يكى از آنها، پسر او باشد، و پدر ديگرى داماد او باشد، بعيد است.
احتمال جمع به اينكه عبارت «پسر دختر برقى» در بيان فهرست شيخ طوسى را وصفى براى عبداللّه قرار دهيم و عبداللّهبن احمد را در اين عبارت، بر نسبت او به جدّ مادرىاش حمل كنيم، نيز بعيد است. همچنين احتمال وقوع سهو براى اين بزرگان در عبارات فراوان آنها از دو حالت خارج نيست: يا اينكه شيخ در عبارت خود در فهرست، مرتكب سهو شده، يا اينكه ناسخان، استاد كلينى را نوه دخترى احمد برقى مىدانستهاند و بدين رو در عبارت كتابِ، تصرّف كردهاند.
ششم ـ احمدبن محمّدبن طلحه، ابوعبداللّه عاصمى كوفى، نزيل بغداد
معرّفى: نجاشى درباره او مىگويد: «او ثقه، خير و سالم بود. از شيوخ كوفى روايت كرد. كتابهايى دارد؛ از جمله: كتاب النجوم و كتاب مواليد الأئمّة عليهم السلام و أعمارهم.»
لقب او عاصمى است؛ به دليل نسبت او به عاصم، پدر علىّبن عاصم، محدّث معروف، متوفّى به سال 201 در 92 سالگى.
تعداد روايات: حدود 70 حديث، كه از او به عنوان احمدبن محمّد كوفى يا ابىعبداللّه عاصمى نام برده است.
مشايخ: ابراهيمبن حسن، علىّبن حسنبن علىّبن فضّالبن عمرو بن ايمن مولى تيم اللّهبن تعلبه، محمّدبن احمدبن خاقان نهدى معروف به حمدان قلانسى، ابنجمهور.
راويان (غير از مصنّف): حسنبن احمدبن الياس، حسينبن علىّبن سفيان