مشايخ ثقة الاسلام كلينى - صفحه 82

باشد. نيز نجاشى، ذيل ترجمه‏اش، «عامر» را از نسبش ساقط كرده كه براى رعايت اختصار است. لذا از او ذيل شرح حال عمويش (عبداللّه‏بن عامر اشعرى) ياد مى‏كند.
تعداد روايات: ششصد و شصت حديث.
مشايخ: ابراهيم‏بن محمّدطاهر، احمدبن اسحاق اشعرى، احمدبن عبداللّه‏، احمدبن على كاتب، احمدبن محمّدبن سيّار بصرى، جعفربن محمّدبن محمّدبن مالك فزارى كوفى، خيرانى، صالح‏بن ابى‏حمّاد رازى، عبداللّه‏بن رزين، (عمويش) عبداللّه‏بن عامر اشعرى، على‏بن محمّدبن على‏بن سعد اشعرى قزدانى، محمّدبن احمدبن خاقان نهدى كوفى، محمّدبن عبداللّه‏، محمّدبن عمران سبيعى، محمّدبن يحيى فارسى، معلّى‏بن محمّدبصرى (كه بيشتر روايات او از معلّى است).
از رجال نجاشى بر مى‏آيد كه او از محمّدبن ابى‏القاسم ماجيلويه نيز روايت مى‏كند.
امّا آنچه در باب «لم» از كتاب رجال شيخ طوسى آمده كه او از ابن‏ابى عمير روايت كرده، سهو است. و اگر از وى روايت كرده باشد، به طريق اِرسال است؛ مانند روايت از محمّدبن جمهور و محمّدبن سالم‏بن ابى‏سلمه كه در اين كتاب آمده است.
راويان (غير از مصنّف): جعفربن محمّدبن قولويه، على‏بن بابويه، محمّدبن حسن‏بن وليد، محمّدبن حسن صفّار (در بصائر الدرجات).
توضيح 2. روايتى نيافتم كه اين شيخ، از احمدبن محمّدبن عيسى يا ديگر اجلّه شيوخ قم (از طبقه هفتم) روايت كرده باشد. تاريخ ولادت و وفات او را نيز نيافتم. البته ابن‏قولويه از او روايت كرده است. پس او تا حدود سال 300 زنده بوده است. در كافى، باب مولد الصاحب عليه ‏السلام روايتى از او هست كه از آن بر مى‏آيد كه او در دوره ابى‏محمّد (امام عسكرى عليه ‏السلام ) فردى بزرگوار بوده كه بر بعضى از نامه‏هاى امام عسكرى عليه ‏السلام به كارگزارانش آگاه بوده است. روايت او از احمدبن اسحاق، اين

صفحه از 109