مشايخ ثقة الاسلام كلينى - صفحه 90

تعداد روايات: 146 حديث كه كلينى از او، گاه به علىّ‏بن محمّدبن بندار، گاه به علىّ‏بن محمّدبن عبداللّه‏ و گاه به عنوان علىّ‏بن محمّد، بدون ذكر اسم جدّش، نام برده است.
توضيح: خاندان عمران حنانى در برقه قم، خاندان علم، فضل، ادب، روايت حديث و تشيّع بودند. ميان آنها و بيت خالدبن عبدالرحمن ـ كه به آن منطقه وارد شده بودند ـ پيوند سببى و مشاركت در فضل و علم و ادب و تشيّع، برقرار بود.
از اين خاندان، گروهى از اهل علم برآمدند؛ از جمله:
الف. عمران برقى حنانى جدّ محمّدبن ابى‏القاسم، عبداللّه‏بن عمران. نجاشى او را ياد كرده است؛ همان گونه كه آورديم. سپس گويد: «او قليل الحديث بود و كتاب خلق الخلق را نوشت كه سند من به آن چنين است: أخبرنا الحسين، ثنا عليّبن محمّد، ثنا حمزة، ثنا محمّدبن أبيالقاسم، عن جدّه عمران به.»
ب) نوه عمران، محمّدبن ابى‏القاسم. نجاشى گويد: «محمّدبن ابى‏القاسم عبيداللّه‏بن عمران حنانى برقى ابوعبداللّه‏؛ كه ابوعبداللّه‏ ملقّب به ماجيلويه و ابوالقاسم ملقّب به بندار بود. او بزرگى در ميان شيعيان قمى، ثقه، عالم، فقيه، آشنا به ادب و شعر و غريب بود. او همچنين داماد احمدبن عبداللّه‏ برقى بود كه دخترش را به همسرى داشت و پسرش علىّ‏بن محمّد فرزند مشترك اين دو تن بود. علم و ادب را فرا گرفت. كتابهايى نوشت؛ از جمله: كتاب المشارب، كتاب الطبّ، كتاب تفسير حماسة ابن ابى‏تمام. پدرم على‏بن احمد، از محمّدبن علىّ‏بن الحسين، از محمّدبن على ماجيلويه، از پدرش علىّ‏بن محمّد، از پدرش محمّدبن ابى‏القاسم، برايم نقل حديث كردند.»
بايد دانست كه در اين كلام، خطاهايى است كه به دليل سهو ناسخان، روى داده است. از جمله، نام عبداللّه‏بن عمران است كه نجاشى در شرح حال عمران و على، به درستى چنين نوشته؛ امّا در اينجا عبيداللّه‏بن عمران آمده است. نكته ديگر، نام

صفحه از 109