اسانيد، تبديل جدّ به عمّ ديده مىشود، بدين سان كه گويد: «أخبرنا محمّدبن عليّ ماجيلويه عن عمّه محمّدبن أبي القاسم.»
به دليل كثرت وقوع اين تعبير در اسانيد صدوق، يكى از بزرگان دانشمندان گفته است: «محمّدبن على در شيوخ صدوق، نام دو تن است: يكى نوه محمّدبن ابىالقاسم ماجيلويه و ديگرى پسر برادرش. اين وجه، بدين گونه سامان مىگيرد كه بگوييم عبداللّه بن عمران دو پسر داشت: يكى محمّد كه على پسر او بود و نوه او محمّد است. و ديگرى على كه پسر او محمّد نام داشت. پس در اين صورت، نام محمّدبن على مشترك ميان دو تن مىشود: يكى: محمّدبن علىّبن محمّدبن عبداللّه (نوه محمّدبن ابىالقاسم)، ديگر: محمّدبن علىّبن عبداللّه (پسر على كه برادر محمّدبن ابىالقاسم است). از آنجا كه صدوق از هر دو روايت كرده، و هر دو از محمّدبن ابى القاسم روايت كردهاند و ماجيلويه بر هر دو اطلاق مىشده، هر دو تعبير صحيح است.»
اين است ملخّص كلام آن دانشمند بزرگوار. امّا جزم به اين مطلب، به محض وجود اين تعبير در بعضى از اسانيد، مشكل است؛ زيرا احتمال مىرود كه اين وهم ناسخان باشد؛ خصوصا بدين رو كه قرائن دالّ بر تعدّد در تمام اين اسانيد، وجود ندارد.
بيست و ششم ـ علىبن موسى
تعداد روايات: يك حديث كه مصنّف به اسم او تصريح كرده است.
معرّفى: علىّبن موسىبن جعفر، ابوجعفر قمى كميدانى، يكى از افراد «عدّة من أصحابنا»ى احمدبن محمّدبن عيسى.
مشايخ: احمدبن محمّدبن عيسى كه ياد شد. در همان يك سند، از او به عنوان «احمدبن محمّد» نام مىبرد. من نديدم كه از ديگرى روايت كرده باشد.
راويان (غير از مصنّف): علىّبن بابويه.