نظرخواهى درباره كتاب كافى و شيخ كلينى - صفحه 35

احكام دين خود ـ در مقام تفصيل ـ عمل كنند. پس مسلمانان ـ اعمّ از اهل سنّت و شيعه ـ در همه جاى كره ارض (از كشورهاى اسلامى و غير اسلامى)، با رجوع به احاديث ـ به وسيله عالمان ـ و عمل بر طبق آنها مسلمان‏اند. و جز اين نتواند بود.
گذشته از اين، اگر به احاديث مراجعه نكنيم، از معارف حديثى بسيار ارزشمندى محروم مى‏شويم.
ـ معرفة القرآن حديثى؛ ـ معرفة النبى حديثى؛ ـ معرفة السنن حديثى؛ ـ معرفة المعاد حديثى؛ ـ معرفة العدل حديثى؛ ـ معرفة السياسة حديثى؛ ـ معرفة المهدويّه حديثى؛ ـ معرفة التربية حديثى؛ ـ معرفة الحروف حديثى و... و....
اين جانب، در كتاب «اجتهاد و تقليد در فلسفه»، دو بحث كرده‏ام درباره «تلازم قطعى قرآن و حديث» (ص 108 ـ 119) و زير عنوان «آفاق معرفتهاى سترگ (درياى معارف حديثى)»، حدود 50 عنوان اصلى و فرعى (ص 119 ـ 123) ياد كرده‏ام كه با عدم رجوع به آنها، نسبت به 50 گونه معرفت بسيار مهم، جاهل مى‏مانيم. تا مقاله زياد طولانى نشود، خوانندگان محترم را به آن كتاب ارجاع مى‏دهم. پس ملاحظه مى‏كنيد كه مسلمان بدون مراجعه به احاديث، نه مسلمان اعتقادى است و نه مسلمان عملى. بنابراين، هر كس مراجعه نسبتا وسيع به احاديث (از جمله دوره كافى)، «نهج البلاغه» و «صحيفه سجّاديّه» (به جز مجاميع نبوى) نداشته باشد، صرف نظر از اعتقاد به خدا و قيامت و سؤال و مؤاخذه، اگر صاحب وجدان علمى و شرافت انسانى باشد، نبايد درباره دين و مطالب مربوط به دين و اعتقادات، اظهار نظر كند.
والسلام على دعاة الحقّ و أنصار العدل
محمّدرضا حكيمى
قم 1386

صفحه از 36