نظرخواهى درباره كتاب كافى و شيخ كلينى - صفحه 41

تمييز مشتركات روات نوشته شده كه از بهترين آنها جامع الرواة، تأليف علّامه بزرگوار، ملّامحمّد اردبيلى و مبسوط‏تر از آن معجم رجال الحديث، تأليف استاد الفقهاء و المجتهدين، مرحوم آيت اللّه‏ خويى است.
بزرگ مرجع شيعه در عصر خويش، مرحوم آيت اللّه‏ بروجردى، در تعيين طبقات روات و ساير مطالب مربوط به آن كتاب شريف، گامهاى بلندى برداشت و علّامه مجلسى و مرحوم ملّا محمّد صالح مازندرانى با شرح و تعليقه، مشكلات آن را حلّ كردند و گامهاى بلند ديگرى كه در اين زمينه، برداشته شده است.
به نظر مى‏رسد كه اگر كسى متحمّل اين زحمت شود و مثلاً پنجاه، شصت فصل از فصول اين كتاب ارزنده را بررسى نمايد، به اين منظور كه نشان دهد در هر فصلى، احاديث متعدّده وارد شده و با معيارهاى موجود، بعضى صحيح و بعضى موثّق، بعضى حسن، بعضى ضعيف و بعضى مجهول ناميده مى‏شود؛ امّا محتوا و معنى كلّاً يك مطلب و يك حقيقت را بيان مى‏كند، كار شايسته انجام داده است و اين نشان مى‏دهد كه آن راوى مجهول يا ضعيف، خلاف حقيقت نگفته، بلكه فقط در رجال، توثيق نشده و در واقع، حرف راست و مطلب درست نقل كرده است؛ تا به اين وسيله، روشن شود كه حديث ضعيف يعنى حديثى كه راوى آن توثيق نشده؛ نه به معنى خلاف واقع كه متأسّفانه، فعلاً در اذهان، چنين تصوّرى وجود دارد.
به همين دليل، نابغه عصر خويش، مرحوم مير داماد، در راشحه 37 از كتاب رواشح خويش مى‏فرمايد: اگر كسى حديثى را به سند ضعيفى بر خورد نمود، حق ندارد بگويد اين حديث ضعيف است؛ بلكه فقط مى‏تواند بگويد: اين سند ضعيف است؛ زيرا چه بسا همان حديث ضعيف در كتاب ديگر، به سند صحيح، رسيده است. مدّعاى ايشان را مرحوم مجلسى اوّل در كتاب روضة المتّقين، به اثبات رسانده؛ يعنى در مورد حديث مرسل يا ضعيف كتاب «من لايحضره الفقيه» مى‏فرمايد: كلينى اين حديث را به سند صحيح نقل نموده يا شيخ طوسى به سند موثق وارد كرده است و هكذا.

صفحه از 36