سخن مدير مسئول
بسم اللّه الرحمن الرحيم
1. خداى حكيم در قرآن كريم، آنگاه كه ماجراى برخورد جادوگران فرعونى با حضرت موسى ـ على نبيّنا و آله و عليه السلام ـ را باز مىگويد، كليدى مهم به دست مىدهد: ... سحروا أعين النّاس و استرهبوهم و جاؤوا بسحر عظيم. (اعراف (7)/116)
كلمه مهمّ «استرهبوهم» ، رازگشايى از يك نيرنگ بزرگ است: «كشاندنِ ديگران به رَهْبت». (واژه رَهْبت، به فارسى، ترجمه دقيق و كامل ندارد. امروزه شايد واژه «واهمه» نزديكترين معنا به آن باشد.) جادوگران به گونهاى عمل كردند كه حاضران را به واهمه انداختند؛ ديدگان مردم را سِحر كردند و سحرى عظيم آوردند.
2. قصّههاى قرآن براى «پر كردن اوقات فراغت»! بازگو نشده؛ بلكه براى تفكّر انسانها بيان شده است: فاقصص القصص لعلّهم يتفكّرون. (اعراف (7)/176)
جاى آن دارد كه بينديشيم: آيا نيرنگِ هزار رنگِ فرعونيان به پايان رسيده است؟ نيم نگاهى شتاب زده، اين پاسخ دردناك را براى ما به ارمغان مىآورد كه: سوگمندانه هنوز هم با جادوگرانى روبروييم كه حقيقت را در ديدگاه مردمان مشتبه مىكنند؛ همانند ساحران آن روز كه در نتيجه كارشان، يُخيّل إليهم من سحرهم أنّها تسعى. (طه (20)/66)
ساحران در هر روز و روزگار، چنين عمل مىكنند: خيال را در ذهنِ مردم به جاى حقيقت نشاندن، ايجاد واهمه در آنها نسبت به پاسخگويى و مردم را به دنبال خود كشاندن.
3. حضرت موسى كليم اللّه ـ صلوات اللّه عليه ـ در برابر آنها چه كرد؟ نخست با