5
سفينه 19

ميان بود و از آن سوى، يادآورى فطرت و حجّت توسّط امام اميرالمؤمنين عليه ‏السلام ؛ كه اين سخنِ دل‏پذير، تنها در معدودى دلِ سخن‏پذير نشست.
7. در آوردگاه فرهنگى كه امروز در آنيم، خصمِ مكّار با سلاح مكر خود به ميدان آمده تا دو يادگار ماندگار رسول رحمت را از دست ما باز گيرد: قرآن را به بهانه اينكه تجربه‏اى بشرى و انعكاس فرهنگ جاهليّت است. و عترت را به بهانه كارهاى شبه علمى در احاديث كه پى‏آمدى جز تضعيف سنّت در پى ندارد. نتيجه چيست؟ فروكشاندنِ كتاب خدا به نازل‏ترين حدّ يك كتاب كلاسيك بشرى و بى‏توجّهى به سرمايه عظيم سنّت رسول خدا و ائمّه هدى عليهم ‏السلام . بدين سان، با اين همه نيرنگهاى شبه علمى، انگشتر حقّ را از دست بعضى از اهل حق در آورده‏اند و همزمان، خصم، با همان روشهاى شبه علمى ـ كه حق را از نظر ما انداخته بود ـ انگشتر باطل را در دست خود نهاد و ماجرا را تمام شده پنداشت.
8. يكى از اهداف بزرگ و اساسى در اين آوردِ فرهنگى، كتاب شريف كافى است. اين كتاب جامع را مى‏توان بحق، «منشور فرهنگى شيعه اماميّه در هر سه بُعد: عقايد، احكام و اخلاق» دانست كه در هر باب، سِحرهاى ساحران را باطل كرده و طرحى نو در انداخته است. بيش از شانزده هزار حديث در اين كتاب، با تنظيم موضوعى‏اى عرضه شده‏اند؛ چنان دقيق و پخته و سنجيده كه وقتى شش قرن بعد، محدّثى توانا مانند غوّاص بحار انوار، علّامه محمّدباقر مجلسى، به ميدان مى‏آيد، براى موسوعه جاودانه خود، همان تبويب را اصل قرار مى‏دهد؛ البتّه با تغييراتى كه براى پاسخ به نيازهاى روزگار خود ضرورى مى‏بيند. همچنين آغاز كتاب با احاديث باب عقل و جهل ـ كه بر باب توحيد مقدّم شده ـ نشانگر اهتمامِ بسيار جدّى اماميّه به محوريّت عقل در آموزه‏هاى دينى است كه حتّى توحيد را ـ كه رأس دين است ـ بايد بر مبناى عقل پذيرفت (تقدّم ابواب در كتاب كافى، نشانه تقدّم اهمّيّت آن در نظر محروم كلينى است). همين گونه است تقدّم اصول (عقايد، اخلاق، قرآن و


سفينه 19
4

قدرت‏نمايىِ الاهى، ابطال سحرشان را به خودشان و به مردم نشان داد. پس از آن، به خداى فطرى تذكّر داد و آن‏گاه، آنها را درِ خانه حجّت حقّ بُرد تا معبود بحقّ خود را از طريق حجّتهاى راستين او بشناسند و بدين سان، سر بر آستان او بسايند: فأُلقي السحرة سجّداً قالوا آمنا بربّ هارون و موسى. (طه (20)/70)
4. به نظر مى‏رسد كه اين سير حركتى، امروز هم مفيد باشد. امروز هم جادوگرانِ رنگ و وارنگ، مردم را به تخيّل مى‏برند؛ صحنه‏هايى به آنها نشان مى‏دهند و در دل آنها واهمه مى‏افكنند. متوليّان امور دينى، در برابر آنها، بايد بدون هراس و واهمه، در مرحله اوّل در ابطال سحر آنها بكوشند و پس از آن، مردم را به فطرت خود برگردانند و به خداى فطرى تذكّر دهند و آن‏گاه راه رسيدن به عبادتِ صحيح را يادآور شوند. به ياد آوريم كه سلوك طريق حجّتهاى راستين الاهى، يكى از وجوه و معانى مهمّ «توسّل» است.
5. با شيوه‏هاى «تخييل» و «استرهاب»، به راحتى، مى‏توان منابع يك قوم و امّت را از آنها گرفت تا در آوردگاه فرهنگها، بدون سلاح بمانند و به آسانى، مغلوب شوند. «تخييلِ» خصم، شبهِ علم را به جاى علم مى‏نشاند و ما را به آن سرگرم مى‏دارد و «استرهاب»، انديشه بازگشت به سرمايه‏هاى فطرى را از ما باز مى‏گيرد. در نتيجه، ما مى‏مانيم و دهانى گشوده از شگفتى در برابر افسونِ رنگها و نيرنگها و در پىِ آن، دهان گشوده به ستايشِ آن همه شبه علمِ رنگ به رنگ، و ترويج آنها.
6. از زاويه ديگر به اين حقيقت تلخ تاريخى بنگريم. در ماجراى مذاكرات ننگين حكميّت، نيرنگ فرعونىِ عمروعاص با ساده لوحىِ ابوموسى ـ اگر نگوييم خيانت او ـ كامل شد: اين يك انگشترى را از دست در آورد و آن يك به دست خود كرد؛ در پىِ يك پيشنهاد شيطانى كه «خلعِ هر دو حاكم» عنوان شد.
خيال باطل را در جايگاه حقّ واقع نشاندن، جز اين ثمره تلخ به بار نمى‏آورد. بار ديگر، از اين سوى، غفلت از فطرت توحيد و غفلت از حجّت راستين الاهى در

  • نام منبع :
    سفينه 19
    تاريخ انتشار :
    1387
    سردبیر :
    پهلوان، منصور
    صاحب امتیاز :
    مؤسسه فرهنگي نبأ مبين
    تلفن :
    7832000
    دورنگار :
    7832001
    پست الکترونیک :
    safineh@nabacultural.org
    امتیاز :
    علمی ترویجی
    مدیر مسئول :
    شهري، محمّد حسين
    آدرس اینترنتی :
    http://fa.safinahmagazine.ir
تعداد بازدید : 15662
صفحه از 198
پرینت  ارسال به