13. در برابر اين «سحر عظيم»، محدّثان و فقهاى گرانسنگ ما، همواره تدبيرهايى به كار بردهاند. نقد مبانى جرح و تعديل ديگران، هشدار دادن در مورد خطرِ افراط در سندمحورى، توجّه دادن به قرائن مختلف در ارزيابى احاديث و در يك كلام، احياى مبانى فقاهت شيعى كه يادگار گرامى سلف صالح است، بخشى از اين تدبيرهاست.
14. اكنون زمان آن است كه نيرنگ حكميّت را باز شناسيم و در برابر آن هشيار باشيم. در فضاهاى مختلف گفت و گو كه پيش مىآيد، پشت صحنه پيشنهادهاى عمرو عاصها را با ژرف انديشى و دورنگرى، ببينيم و سنجيدهتر تصميم بگيريم.
اكنون زمانِ آن است كه ابتدا خود بازگرديم، به فطرت الاهى (توحيد) و ضرورت تبعيّت از حجّت حىّ زمان، حضرت مهدى ـ أرواحنا فداه ـ و توسّل واقعى درونى به ويژه در مسائل علمى به حضرتش كه وارث تمام انبياء و اوصياء است. هر گامى در اين مسير بازگشت، حلاوتى الاهى در كام جان مىنشاند كه بايد در پىِ آن، ديگران را نيز به اين خوان احسان گسترده نور بنشانيم. همزمان، قدرتِ بيمانند الاهى و صلابتى صخرهگون را ـ كه در حكمتهاى والا و استوار شيعى امامى نهفته است ـ به همگان بنمايانيم تا در عرصه برخورد با رنگ و نيرنگ ساحرانِ زمان، دل و دين نبازند. به يقين، عصا و نور موسوى، شاخ گمراهىِ فرعون را مىشكند؛ به شرطى كه حقّ را پيوسته ميان خود يادآورى كنيم و همديگر را به حق و صبر بر آن فراخوانيم كه خالق منّان فرمود:
بسم اللّه الرحمن الرحيم. و العصر. إنّ الإنسان لفي خسر، إلّا الذين آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر.