مقدمة ويراستار انگليسي براي خوانندة فارسي ۱
کتابي که ترجمة فارسي آن روياروي شماست، نگاهي به مطالعات حديثپژوهانة غيرمسلمانان در قرن بيستم را ارائه ميدهد. مقدمه و 17 مقالهاي که در اين اثر گنجانده شده، نشان ميدهند حديثپژوهي غربيان به چه نوع پرسشهايي توجه داشته، با چه روشهايي در پاسخ به اين پرسشها تلاش کرده و به کدام نتايج دست يافته است.۲
نخست بايد بگويم چرا با انجام ترجمة فارسي اين کتاب از سر شوق موافقت کردم. من خود دلايل متعددي داشتم. عالمان و روشنفکران مسلمان، غالباً بر پژوهشهاي اسلامي غيرمسلمانان يکجا انگ اسلامستيزي زدهاند. مفهوم «مستشرق» بار معنايي بسيار منفي با خود به همراه دارد. اين سوء ظن وجود دارد که اسلامپژوهان غربي ابزاري در دست قدرتهاي اقتصادي و سياسياند که ميخواهند کشورهاي اسلامي را تحت سيطرة خود درآورند. اما اين تلقيها در باب پژوهشهاي اسلامشناسانة غربي و پژوهشگرانش منصفانه نيست. سوء تفاهم فوق علل چندي دارد. بسياري از اهل علم و متفکران مسلمان در زبانهاي متعدد اروپايي
توانا نيستند و پژوهشگران غربي نيز مطالعات اسلامي خود را به اين زبانها منتشر ميکنند. بدگماني همهجانبه درباب اسلامستيزي بدانجا انجاميده است که آثار بسيار معدودي از تحقيقات غربيان به زبانهاي فارسي، عربي و ديگر زبانهاي اسلامي ترجمه يافتهاند. نتيجتاً کشورهاي اسلامي تحقيقات غربيان را بهندرت، يا اساساً بهگونهاي سطحي ميشناسند. بنابراين قضاوتهاي منفي متداول در کشورهاي اسلامي نسبت به اسلامپژوهي غربيان عمدتاً پيشداوريهايي است ناشي ازنخواندن اصل آثار يا تعميم يک اثر، و گاه برخاسته از مواضع مذهبي، يا سياسي ـ ايدئولوژيک.
اينک ترجمة فارسي 18 مقاله در کتاب حاضر ـ که در اصل به سه زبان آلماني، انگليسي، يا فرانسوي تأليف شدهاند ـ جامعة دانشگاهي و فرهيختة ايراني را اندکي بيشتر با حديثپژوهي غربيان آشنا ميسازد و قضاوت ايشان در اينباره را شکل خواهد داد. آرزوي قلبي من اين است که در نتيجة اين کار، گفتگويي علمي ميان حديثپژوهان مسلمان و غيرمسلمان شکل گيرد و در آينده حتي بتوانند در پروژههاي تحقيقاتي مشترک مساهمت ورزند.
حديثپژوهي غربيان تاکنون عمدتاً بر منابع و آثار سُنّي متکي بوده و توجه کمتري به سنت روايت شيعي و نقل آن داشته است. اين امر در مجموعه مقالات کتاب حاضر نيز نيک نمايان است که در آن تنها يک مقاله درباب حديث شيعه گنجاندهايم. حال آيا اين کتاب، به اين دليل، چندان توجهي در ميان خوانندگان فارسي زبان ـ که عمدتاً شيع? امامياند ـ جلب نخواهد کرد؟ اين داوري عجولانهاي است. دلايل و علايم متعددي هست که نشان ميدهند روايات پيامبر اکرم?، اهل بيت? و صحابة وي در قرون نخست هجري را شيعيان و اهل سنت و جماعت به گونهاي مشابه تلقي و نقل کرده و بعدها در جوامع خود گردآوري، ثبت و کتابت کردهاند. از اين رو ميتوان گفت بررسيهاي حديثشناسان غربي درباب خاستگاه و سير تطوّر جوامع حديثي، سؤالات تحقيق، روشهاي پژوهش، و پاسخهاي ايشانبراي وجوه مختلفي از حديث شيعه نيز بااهميت است.۳
در سالهاي اخير، آثار مهم چندي درباب خاستگاه و سير تطور حديث انتشار يافته است. برخي از آنها را در اين مقدمه نام ميبرم تا کتابشناسي مذکور در مقدمة کتاب (مقالة حديثپژوهي در غرب) را تکميل و بهروز کنم.
Herbert Berg (ed.), Method and Theory in the Study of Islamic Origins (Leiden 2003)
Scott C. Lucas, Constructive Critics, ?ad?th Literature and the Articulation of Sunn? Islam (Leiden 2004)
G.H.A. Juynboll, Encyclopedia of Canonical ?ad?th (Leiden 2007)
Harald Motzki with Nicolet Boekhoff-van der Voort and Sean W. Anthony, Analysing Muslim Traditions. Studies in Legal, Exegetical and Magh?z? ?ad?th (Leiden 2010)
Jonathan A.C. Brown, Hadith. Muhammad’s Legacy in the Medieval and Modern World (Oxford 2009)
که کتاب اخير مشتمل بر فصلي درباب «روايات نبوي در شيعه» است.
در پايان لازم ميدانم از مرتضي کريمينيا تشکر کنم که انديشة کار را در سر پروراند، و وظيفة دشوار و زمانبر ترجمه را به دوش کشيد تا اين کتاب را به فارسي برگرداند. آرزو دارم اين ترجمة فارسي خوانندگان خاص خود را بيابد.
نايمخِن، مه 2010
هارالد موتسکي
1.اصل اين مقدم? کوتاه که هارالد موتسکي آن را به زبان آلماني نگاشته، در انتهاي کتاب حاضر آمده است.
2.. مراد از پژوهشهاي غربي يا پژوهشهاي غيرمسلمانان اين نيست که محققان اين آثار همگي غربي يا غيرمسلمانند؛ مسئلة اصلي تنها اين است که اينان از سنتهاي تحقيق غربي پيروي ميکنند.
3.. دو کتاب جديدالانتشار زير نشان خوبي هستند که توجه به حديثپژوهي شيعه در سالهاي اخير رو به فزوني نهاده است. زماني که اين دو کتاب به دستم رسيد، نسخة نهايي اثر حاضر آماده انتشار شده بود. لذا نام آنها را نيز بايد بر فهرست منابع مقالة نخست (مقدمه) بخش «حديث غيرسُنّي» افزود. اين دو اثر عبارتند از:
The Formative Period of Twelver Shi‘ism: Hadith as Discourse between Qum and Baghdad by Andrew J. Newman (Richmond ۲۰۰۰); Scripturalist Islam: The History and Doctrines of the Akhbari Shi‘i School by Robert Gleave (Leiden ۲۰۰۷)
[از اين دو اثر، کتاب نخست دوبار به فارسي ترجمه شده است. (مترجم)].