معناشناسی واژگان همنشین «حریت» در نهجالبلاغه
سال
1399 / شماره پیاپی
67 /
صفحه
169-191
چکیده :
واژهها همواره در بافت کاربردی خود، با یکدیگر ترکیب شده و عبارتهای مختلفی میسازند؛ این ترکیب و ارتباط، در هیچ زبانی، تصادفی و بدون قاعده نیست و روابط معناداری میان واحدهای هر زبان حاکم است. در نهجالبلاغه نیز، هر واژه در سخنان امیرالمؤمنین(ع)، حکیمانه و هدفمند است و با کندوکاو و بررسی ارتباط واژهها با یکدیگر، میتوان مفهوم هر واژه را در ارتباط با دیگر واژگان و در یک نظام معنایی تعیین نمود. پژوهش حاضر، در نظر دارد تا با کاربست نظریه شبکه معنایی در مطالعات نهجالبلاغه، گامی مهم در جهت شناخت مفاهیم نهجالبلاغه و درک روابط معنایی میان واژگان این کتاب ارزشمند بردارد. همنشینی واژگان «عبد، صبر و شکر» و شبکه معنایی آنها با «حرّیّت»، بعد معنوی به آن بخشیده و آن را ترفیع داده است. شخص حرّ، عبد و بندهایست که در زندگی خود تقوا پیشه میکند و در اعمال خود از محرمات پرهیز میکند و دلی خائف دارد. واژه عبد به معنای برده، متقابل حرّیّت واقع میشود. انسان حرّ، کرامت انسانی خود را حفظ مینماید و برده هوای نفس نمیشود. وی، شکرگزاری است که نعمتها برایش تداوم مییابد و افزون میشود؛ با دعاکردن به درگاه خداوند، پیوسته طلب فیض مینماید و در موضع خطا و لغزش، توبه میکند. واژه صبر، با مفاهیمی چون ورع، پایداری و استقامت، دوری از شبهه و نجات، مفهوم حرّیّت را بسیط کرده و ترفیع بخشیده است.
کلیدواژههای مقاله :حرّیّت، عبد، شکر، صبر، معناشناسی، نهج البلاغه