>

101
نسيم حديث

درك اين قاعده ها ، نيازمند بازخوانى صدها سند تاريخى و فقهى است و نيز نيازمند آشنايى با مصداق هاى آنها در جامعه امروز . فلسفه وجودى حوزه هاى علميه و مجامع مشورتى و كارشناسى دينى و اجتماعى و سياسى (مانند مجلس شورا و مجامع تشخيص مصلحت) ، به واقع ، چيزى جز همين ارزش گذارى هاى ميان دو واقعه درگير با هم نيست . به دست آوردن و فهم ملاك ها از دين و تطبيق آنها بر اتفاقات و حوادث روزمره زندگى ، نيازمند همين شور و بررسى ها و همگرايى دين فهمان و موضوع شناسان است . در زندگى امروزين ، پيروى از خرد جمعى و رهيافته به دين ، راه كشف حقيقت و مصلحت و طريقه وصول به آن است . ۱
آنچه به عنوان يك قاعده كلى در سراسر نظام دينى حاكم است ، اصل عدالت و حق مدارى است . هيچ حكمى نبايد حقى را از ميان ببرد و هيچ الزامى نبايد در جايگاهى غير از جايگاه اصلى خود بنشيند . ديگر فرمان ها و نهى ها ، بايد تحت اين قاعده درآيند . اگر عدالت و حق است ، اجرا مى شود وگرنه ، نه! و بايد باور كرد كه آنچه مصلحت را در پى دارد ، عدالت است و نه ستم . ۲

1.الدرة الباهرة ، ص ۳۶ ، ح ۹۹ .

2.امام على عليه السلام مى فرمايد : «عدل ، مايه انتظام حكومت است» و «هيچ چيزى مثل عدالت ، سرزمين ها را آباد نمى كند» و «عدل ، بنيادى است كه جهان به آن پايدار است». (ر. ك : ميزان الحكمة ، ج ۷ ، ص ۳۴۹۲ به بعد


نسيم حديث
100

مى كند ، در صورت اوليه مادىِ خود مانده و در جا زده است و چون استعداد انسان شدن داشته و آن را هدر داده ، از حيوانى كه چنين استعدادى نداشته هم فروتر مى رود و به تعبير قرآن ، گمراه تر مى گردد . ۱
اين ، بدان معناست كه به گاه به خطر افتادن ، آنچه كه جوهره انسانى را شكل مى بخشد ، مى بايد افزون بر دارايى و ثروت ، تن خاكى و حيوانى خود را نيز فدا كرد و با پاينده كردن حق و حقيقت ، روح خود را نجات داد و گوهر حقيقى خود را محفوظ داشت . فرمان غريزى بشر به دفاع از حقّ خود و دستور اديان توحيدى به جهاد در راه حقايق بزرگ هستى (مانند توحيد) و حماسه شهادت پيشوايان و مصلحان بزرگ دين ، چنين معنا مى شود : وجودى پر ارزش ، فداى وجودى پرارزش تر و منفعتى كوچك (به نام آسايش و معيشت) ، فداى مصلحتى بزرگ تر (به نام حقّ و حقيقت) .
گفتنى است فرستنده دين ، به سبب آگاهى از نيازهاى گسترده انسان ، در موارد بسيارى ، مصلحت اهم و مهم را نشان داده است و سپس با پرورش انسان هايى به مانند خودِ ما و نشان دادنِ عملىِ صفات مورد نظر خويش از طريق آنان ، الگوها و سرمشق هايى جاويدان براى ما به جا نهاده است كه دين شناسان از رفتار آنان ، اهم و مهم را در مى يابند .
عالمان ، آن گاه كه مى بينند پيامبر گرامى صلى الله عليه و آله براى عطر ، بيشتر از گوشت هزينه مى كند ، مى فهمند كه زيبايى و آراستگى در روابط اجتماعى ، بيش از رسيدن به ماديات شخصى اهميت دارد و چون مى نگرند كه امام على عليه السلام در ميدان پر آشوب صفين ، به آسمان مى نگرد و رسيدن وقت نماز را انتظار مى كشد ، در مى يابند كه نماز ، به هيچ روى ، مجوّز ترك ندارد و نمى توان آن را فداى مصلحتى ديگر كرد ، و وقتى تكرار اين كار را به صورت ديگرى در صحنه عاشورا مى بينند ، تأكيدى بر آنچه فهميده اند مى يابند و چون از آن سوى ، حكم دين را به لزوم وضو براى نماز مى دانند و از ديگر سو ، مى نگرند كه اسلام به كسى كه جز آبِ با منّت در اختيار ندارد ، اجازه مى دهد كه تيمّم كند ، نتيجه مى گيرند كه عزّت انسان ، فرادستِ بسيارى از احكام عبادى است .

1.سوره اعراف ، آيه ۱۷۹ .

  • نام منبع :
    نسيم حديث
تعداد بازدید : 64483
صفحه از 369
پرینت  ارسال به