>

115
نسيم حديث

علاقه و محبت مرد به زن كم مى شود و گاه اين كم شدن محبت ، از سوى زن بازتابى دارد ، و به تدريج اين واكنش دو سويه ، زنجيرى از گله گذارى و دلخورى درونى را پديد مى آورد و بنيان خانواده را سست مى كند .
گفتنى است چشم و هم چشمى ها و مقايسه با بهتر از خود كه اكنون شايع است ، به كفران نعمت مى انجامد و زندگى هاى ساده و بى آلايش را تهديد مى كند . حتى در فقيرترين خانواده ها زن بايد متوجه اين نكته باشد كه هديه هاى ازدواج به او مانند آرامش ، كمال روحى و فرزندان صالح ، نعمت هايى بس بزرگند .

2 . آزار دادن شوهر

هر گاه آزار دادن همسر ، جايگزين كمك و خدمت به او بشود ، با عكس العمل وى روبرو مى شود. به طور متعارف ، در فرض آزار رسانى از سوى زن ، مرد نيز واكنش همانند نشان مى دهد و كانون زندگى به معركه درگيرى و كشمكش تبديل مى شود و به تدريج تحمل چنين وضعيتى براى هر دو سوى رابطه سخت مى شود . محبت و اطاعت ، جاى خود را به سرپيچى و نفرت مى دهد و در اين حالت روابط متعارف ازدواج به گونه اى ديگر تحقق مى پذيرد . حتى در صورتى كه شوهر تحمل كند و به مقابله به مثل نپردازد ، از محبتش به همسر كاسته مى شود و زندگى با عشق به زندگى با نفرت تبديل مى شود و اين وضعيت غيرطبيعى تنها تا آنجا ادامه مى يابد كه تنش هاى عصبى حاصل از اين نگاه و رفتار ، از آستانه تحمل طرفين در نگذرد .
گفتنى است به خشم آوردن شوهر نيز گونه اى آزار دادن است و از اين رو اگر زن در نيابد كه چه رفتارى همسرش را خشمگين مى كند و سپس آن را ناخودآگاه تكرار كند و يا با قصد ايذاء و اذيت چنين كند ، فاصله چندانى تا جدايى نخواهد داشت و مورد بى مهرى خداوند نيز خواهد بود . ۱

3 . انتظارات بى جا از شوهر

مرد به عنوان مسئول تشكيل ، رشد و نگهدارى خانواده مى كوشد ، نيازهاى اساسى خود و

1.ر. ك : كنز الفوائد ، ج ۱ ، ص ۱۵۰.


نسيم حديث
114

روابط منحصر به خانواده مى شود و از اين رو خيانت هر يك از دو سوى ازدواج ، به معناى پيمان شكنى است . اين نكته قابل قبول همگان است . اما هر گاه حساسيت به اين مسئله ، از حد طبيعى خود بيرون رود و به صورت شك هايى بى جا و غيرت ورزى بدون دليل در آيد ، زندگى را تلخ مى كند و آن را به صورت بازداشتگاهى در مى آورد كه بازجوى آن شريك زندگى است ، همو كه بايد بيشترين اعتماد را داشته باشد . جالب توجه آن كه ابراز ترديدها و پرس و جوها ، همسر امين را نيز به سوى خيانت سوق مى دهد واو را در معرض خيانت به شوهر قرار مى دهد ۱ و اگر هم چنين نكند ، در دوستى ها و اظهار محبت هاى همسرش ترديد جدى و از ابراز محبت خود نيز دريغ مى كند. در اين حالت ، يعنى فضاى شك و بدبينى ، اصلى ترين رشته پيوند خانواده يعنى محبت و صميميت سست مى شود . در پايان مى افزاييم كه هرگاه نگاه شوهر به جايى رسد كه به همسر خود تهمت بزند و او را متهم به روابط جنسى خارج از ازدواج كند ، به لعنت الهى دچار شده و زندگى خود را در معرض تباهى قرار داده است و اين زمينه را براى همسر خود به وجود مى آورد تا با انجام تشريفات قانونى و بر طبق قوانين فقهى ، از او جدا شود .

ج عوامل مربوط به زن

1 . كفران نعمت

همه انسان ها دوست دارند اگر كارى را براى كسى كردند ، آن فرد به گونه اى برايشان جبران و يا دست كم تشكر كند و از اين رو در صورت ناسپاسى ، از او دلخور و آزرده خاطر مى شود . مرد به عنوان پرداخت كننده اصلى هزينه هاى ازدواج و خانواده ، از همسرش انتظار سپاس گزارى دارد و دستِ كم كارهاى او را ناديده نگيرد و به گاه درگيرى و منازعه ، به يكباره همه زحمات و بخشش ها و دهش هاى مرد را هيچ و پوچ نينگارد .
برخى روان شناسان معتقدند ، زن بيشتر به محبت شوهر نياز دارد و مرد به تشكر زن و از اين رو در صورت عدم ارضاى خواست روحى و يا واكنش متعارض با آن از سوى زن ،

1.ر. ك : نهج البلاغة ، نامه ۳۱.

  • نام منبع :
    نسيم حديث
تعداد بازدید : 64801
صفحه از 369
پرینت  ارسال به