علاقه و محبت مرد به زن كم مى شود و گاه اين كم شدن محبت ، از سوى زن بازتابى دارد ، و به تدريج اين واكنش دو سويه ، زنجيرى از گله گذارى و دلخورى درونى را پديد مى آورد و بنيان خانواده را سست مى كند .
گفتنى است چشم و هم چشمى ها و مقايسه با بهتر از خود كه اكنون شايع است ، به كفران نعمت مى انجامد و زندگى هاى ساده و بى آلايش را تهديد مى كند . حتى در فقيرترين خانواده ها زن بايد متوجه اين نكته باشد كه هديه هاى ازدواج به او مانند آرامش ، كمال روحى و فرزندان صالح ، نعمت هايى بس بزرگند .
2 . آزار دادن شوهر
هر گاه آزار دادن همسر ، جايگزين كمك و خدمت به او بشود ، با عكس العمل وى روبرو مى شود. به طور متعارف ، در فرض آزار رسانى از سوى زن ، مرد نيز واكنش همانند نشان مى دهد و كانون زندگى به معركه درگيرى و كشمكش تبديل مى شود و به تدريج تحمل چنين وضعيتى براى هر دو سوى رابطه سخت مى شود . محبت و اطاعت ، جاى خود را به سرپيچى و نفرت مى دهد و در اين حالت روابط متعارف ازدواج به گونه اى ديگر تحقق مى پذيرد . حتى در صورتى كه شوهر تحمل كند و به مقابله به مثل نپردازد ، از محبتش به همسر كاسته مى شود و زندگى با عشق به زندگى با نفرت تبديل مى شود و اين وضعيت غيرطبيعى تنها تا آنجا ادامه مى يابد كه تنش هاى عصبى حاصل از اين نگاه و رفتار ، از آستانه تحمل طرفين در نگذرد .
گفتنى است به خشم آوردن شوهر نيز گونه اى آزار دادن است و از اين رو اگر زن در نيابد كه چه رفتارى همسرش را خشمگين مى كند و سپس آن را ناخودآگاه تكرار كند و يا با قصد ايذاء و اذيت چنين كند ، فاصله چندانى تا جدايى نخواهد داشت و مورد بى مهرى خداوند نيز خواهد بود . ۱
3 . انتظارات بى جا از شوهر
مرد به عنوان مسئول تشكيل ، رشد و نگهدارى خانواده مى كوشد ، نيازهاى اساسى خود و