خانواده اش را تأمين كند . اين ويژگى يك خانواده سالم و متعارف است و جز در مواردى كه مرد به اعتياد و يا بيمارى هاى اخلاقى و اجتماعى مبتلا مى شود ، همه جا چنين تلاشى وجود دارد. اين يك تكليف است و قابل منّت گذارى بر زن نيز نيست؛ اما مشكل از آنجا آغاز مى شود كه در شرايط خاص و تنگناهاى مالى ، شوهر قادر به تأمين خواسته هاى زن نيست و يا زن به مقدار نياز بسنده نمى كند . در اين دو حالت ، اگر زن بر نيازها و يا خواسته هاى خود پا ننهد ، بلكه براى تأمين آنها به شوهرش فشار بياورد ، افزون بر به خشم آوردن خداوند متعال ، زمينه ناراحتى شوهر را از خود فراهم مى آورد . ۱ در اين وضعيت مرد گاه بر اثر سرزنش هاى زن ، به دزدى و اختلاس و درآمدهاى نامشروع روى مى آورد و گاه به گريز از خانه و حتى اعتياد كشيده مى شود و يا در فرضى دردناك ، به جدايى مى انديشد . در همه فرض ها ، آرامش روحى شوهر كاهش مى يابد و نگاه افسرده و يا عصبى او در روابط خانوادگى بازتاب مى يابد .
4 . تنوع طلبى و خيانت
زن نيز ممكن است مانند شوهر به بيمارى روحى تنوع طلبى جنسى مبتلا شود و چون محدوديت او بيشتر است ، ممكن است به طور مستقيم او را به سوى طلاق و در فرض هاى نادرتر ، به خيانت بكشاند ، هرچند علت خيانت ، منحصر به تنوع طلبى نيست و نفرت از شوهر و يا مقابله به مثل با شوهر خيانتكار و مانند اينها ، زمينه خيانت را بيشتر فراهم مى آورد . در هر حال در صورت اشتياق زن به مردان ديگر ، ممكن است زن خود پيشقدم جدايى شود و يا حتى در فروض نادرى ، به قتل و درگيرى بينديشد . گفتنى است خيانت در مال شوهر نيز در زبان روايات مانند ديگر خيانت هاى زن ، تأثير سويى بر ازدواج دارد ، هر چند ممكن است اثرش از خيانت ناموسى بسيار كمتر باشد .
5 . مدارا نكردن با شوهر
اخلاق و رفتار شوهر گاه مورد قبول همسرش نيست و حتى ممكن است از نظر عرفى و شرعى هم مشكل داشته باشد ، اما اصلاح آنها تنها از طريق تحمل و شكيبايى و سپس