>

125
نسيم حديث

فى الصلاة ، و أن يقبل العبد بقلبه كلّه على ربّه ... ؛ پيامبر خدا فرمود: نماز در چهار پاره نوشته مى شود: پاره اى براى نيكو وضو گرفتن، پاره اى براى ركوع، پاره اى براى سجود و پاره اى براى خشوع است. گفته شد: اى پيامبر خدا! خشوع چيست؟ فرمود: فروتنى در نماز و اين كه بنده با همه دل، به خدا رو كند.
و نيز آنجا كه در تفسير آيه «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِينَ هُمْ فِى صَلَاتِهِمْ خَـشِعُونَ » 1 مى فرمايد :
الخشوع فى القلب ، و أن تلين كتفك للمرء المسلم ، و أن لا تلتفت فى صلاتك؛ 2 منظور، فروتنى در دل است و اين كه مسلمانان را در سايه مهر خود بگيرى و در نماز به اين سو و آن سو رو نكنى.
و هم آنجا كه نكته اصلى را در عبادت انسان ، نه اعمال جسمانى كه تزكيه روحانى مى داند و مى فرمايد:
ليس الشأن أن تصلّى و تصوم و تتصدّق ، الشأن أن تكون الصلاة بقلبٍ نقيٍّ و عملٍ عند اللّه مرضيٍّ و خشوعٍ سويٍّ؛ 3 اينگونه نيست كه فقط نماز بخوانى و روزه بگيرى و صدقه بدهى، بلكه چنين بايد كه نماز با دلى پاك و عملى مقبولِ خداوند و خشوعى استوار باشد .
رعايت همين نكات است كه چون با آداب ظاهرى ، ركوع و سجود و قنوت و تكبير و تسليم در نماز امام نماز گزاران ، على عليه السلام ، گرد مى آيد ، مسلمانان صدر اسلام و صحابه را به ياد نماز پيامبر صلى الله عليه و آله مى اندازد و خاطرات زيبايش را همچون سنت و سيره اش ، براى كسى همچون عمران بن حصين زنده مى دارد.
بخارى در كتاب حديثش ، از مطرف بن عبد اللّه نقل مى كند كه مى گويد :
صلّيت خلف عليّ بن أبي طالب عليه السلام ، أنا و عمران بن حُصَين ، فانّه إذا سجد كبّر ، و إذا رفع رأسه كبّر ، و إذا نهض من الركعتين كبّر ، فلمّا قضى الصلاة ، أخذ بيدى عمران بن

1.سوره مؤمنون ، آيه ۱ و ۲ .

2.المستدرك على الصحيحين ، ج ۲ ، ص ۴۲۶ ، ح ۳۴۸۲ ؛ سنن الكبرى ، ج ۲ ، ص ۳۹۷ ، ح ۴۵۱۸.

3.تحف العقول ، ص ۱۷۴ .


نسيم حديث
124

خورشيد داشته باشد تا وقت نماز در رسد و درهاى آسمان گشوده شود . ۱
امام على عليه السلام ، خود ، برترين نمونه و اسوه عملى اين دستورات است و خود در زمره نخستين عاملان به اين فرمان. او ، خود ، در سخت ترين زمان و دشوارترين موقعيت ، يعنى جنگ صفين ، توجه خود را به نماز از دست نداد. در وضعيتى كه كسى آرام و قرار نداشت و در جايى كه همه قرار از كف داده و سخت غرق كارزار بودند ، ابن عباس مى گويد: ديدم امام به جاى مراقبت از تير و نيزه دشمن ، به آسمان چشم دوخته و خورشيد را مى پايد ، پرسيدم:
يا أمير المؤمنين ! ما هذا الفعل ؟ فقال عليه السلام : أنظر إلى الزوال حتّى نصلّى ، فقال له ابن عبّاس : و هل هذا وقت صلاةٍ؟! إنّ عندنا لشغلًا بالقتال عن الصلاة ! فقال عليه السلام : على ما نقاتلهم؟! إنّما نقاتلهم على الصلاة؛۲اى امير مؤمنان! اين چه كارى است؟ فرمود: به زوال خورشيد مى نگرم تا نماز بگزاريم. ابن عباس عرض كرد: آيا اكنون، هنگام نماز است؟ جنگ، ما را از نماز به خود مشغول داشته است. پس حضرت فرمود: براى چه با اينان مى جنگيم؟ ما فقط براى نماز با اينان مى جنگيم .

خشوع

نماز ، تجلّى خشوع و تواضع انسان در برابر خداست. على عليه السلام ، خود ، فريادگر اين معناست ، آنجا كه نماز را تنزيه انسان از كبر مى داند :
فَرَضَ اللّهُ الإِيمانَ تَطهيرًا مِنَ الشِّركِ ، والصَّلاةَ تَنزيهًا عَنِ الكِبرِ ؛ 3 خداوند ، ايمان را براى پاك كردن از شرك ، و نماز را براى دورى از كبر واجب كرد.
و هم بيان كننده معناى حقيقى آن ، آنجا كه از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل مى كند:
تكتب الصلاة على أربعة أسهمٍ : سهمٌ منها إسباغ الوضوء ، و سهمٌ منها الركوع ، وسهمٌ منها السجود ، و سهمٌ منها الخشوع ، قيل : يا رسول اللّه ، وما الخشوع ؟ قال : التواضع

1.شيعَتُنا رُعاةُ الشَّمسِ والقَمَرِ والنُّجومِ. بنگريد : دعائم الإسلام ، ج ۱ ، ص ۵۶ .

2.إرشاد القلوب ، ص ۲۱۷ .

3.نهج البلاغة ، حكمت ۲۵۲ ؛ كتاب من لا يحضره الفقيه ، ج ۳ ، ص ۵۶۸ ، ح ۴۹۴۰ ؛ غرر الحكم ، ح ۶۶۰۸ .

  • نام منبع :
    نسيم حديث
تعداد بازدید : 64633
صفحه از 369
پرینت  ارسال به