خورشيد داشته باشد تا وقت نماز در رسد و درهاى آسمان گشوده شود . ۱
امام على عليه السلام ، خود ، برترين نمونه و اسوه عملى اين دستورات است و خود در زمره نخستين عاملان به اين فرمان. او ، خود ، در سخت ترين زمان و دشوارترين موقعيت ، يعنى جنگ صفين ، توجه خود را به نماز از دست نداد. در وضعيتى كه كسى آرام و قرار نداشت و در جايى كه همه قرار از كف داده و سخت غرق كارزار بودند ، ابن عباس مى گويد: ديدم امام به جاى مراقبت از تير و نيزه دشمن ، به آسمان چشم دوخته و خورشيد را مى پايد ، پرسيدم:
يا أمير المؤمنين ! ما هذا الفعل ؟ فقال عليه السلام : أنظر إلى الزوال حتّى نصلّى ، فقال له ابن عبّاس : و هل هذا وقت صلاةٍ؟! إنّ عندنا لشغلًا بالقتال عن الصلاة ! فقال عليه السلام : على ما نقاتلهم؟! إنّما نقاتلهم على الصلاة؛۲اى امير مؤمنان! اين چه كارى است؟ فرمود: به زوال خورشيد مى نگرم تا نماز بگزاريم. ابن عباس عرض كرد: آيا اكنون، هنگام نماز است؟ جنگ، ما را از نماز به خود مشغول داشته است. پس حضرت فرمود: براى چه با اينان مى جنگيم؟ ما فقط براى نماز با اينان مى جنگيم .
خشوع
نماز ، تجلّى خشوع و تواضع انسان در برابر خداست. على عليه السلام ، خود ، فريادگر اين معناست ، آنجا كه نماز را تنزيه انسان از كبر مى داند :
فَرَضَ اللّهُ الإِيمانَ تَطهيرًا مِنَ الشِّركِ ، والصَّلاةَ تَنزيهًا عَنِ الكِبرِ ؛ 3 خداوند ، ايمان را براى پاك كردن از شرك ، و نماز را براى دورى از كبر واجب كرد.
و هم بيان كننده معناى حقيقى آن ، آنجا كه از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل مى كند:
تكتب الصلاة على أربعة أسهمٍ : سهمٌ منها إسباغ الوضوء ، و سهمٌ منها الركوع ، وسهمٌ منها السجود ، و سهمٌ منها الخشوع ، قيل : يا رسول اللّه ، وما الخشوع ؟ قال : التواضع