و اين خواستن را به دعاى خير محدود نكنيم ؛ بلكه تا سر حدّ توان در رساندن آن به ديگران هم بكوشيم . يك مسئول ، افزون بر خود و خانواده اش ، مسئوليت رفاه ، امنيت و عافيت زير دستانش را نيز به عهده دارد . او بايد در انديشه آسايش همكاران خود نيز باشد و جالب توجه است كه اين امر ، به سلامت و عافيت او نيز يارى مى رساند و نقش اساسى در سعادت و بهروزى حقيقى او دارد .
نكته روشن اين رابطه ، به وجود سلسله مراتب اجتماع باز مى گردد ، به زير دست و فرا دست بودن نسبى همه ما و به تأثير افعال ما در سرنوشت ما و نقش برخورد ما با ديگران . اگر ما به فكر زيردستان خود باشيم ، فرادستان ما در فكر ما خواهند بود و اين سنّت از هر دو سوى سلسله تا آغاز و فرجام ، جريان دارد . هر كس لباس زيباى عافيت را بر تن ديگران بپوشاند ، خود به خلعت فاخر سلامت ، نواخته خواهد شد : «كما تدين تدان» و به گفته امام على عليه السلام : «كل امرئ يلقى ما عمل ويجزى بما صنع ۱ ؛ هر كس نتيجه كار خود را مى بيند و جزاى كرده خويش را مى گيرد» .
فرجام سخن
از آنچه گفته آمد ، مى توان به گستره پهناور معارف حضرت عبد العظيم حسنى عليه السلام ، اين راوى بزرگ حديث پى برد . او توانست با گردآورى معارف توحيدى و آموزه هاى اخلاقى چند امام بزرگ ، مجموعه داشته هاى اخلاقى شيعه را غنى تر سازد و ميراث سترگى را براى ما به يادگار نهد . ميراث فقهى و عقيدتى او ، بسى بيشتر از اين يازده حديث است كه در ميان آنها نيز نكته هاى اخلاقى فراوان به چشم مى آيد . عمل به اين توصيه ها ، اگر با رعايت اعتدال و در نظر آوردن محدوديت هاى زمانى و عصرى و نيز ظرفيت هاى روحى و معنوى باشد ، مى تواند ما را در راه رسيدن به قلّه كرامت روحى و خُلق عظيم نبوى ، يارى كند؛ همان گونه كه حضرت عبد العظيم عليه السلام را بدان رساند .
اميد آن كه تعليمات ژرف و نيكوى اهل بيت عليهم السلام را در همه ابعاد زندگى خود به كار ببنديم .