كنند و چون نمى توانند، دچار خود كم بينى و تحقير نفس مى شوند؟! من استغفار كردم و گفتم: ديگر نمى كنم. ۱
اين معنا را امام صادق عليه السلام به يكى ديگر از ياران خود ، به نام شهاب بن عبد ربّه ، سفارش كرده است . ۲
وجه جمع اين دو دسته روايات و نتيجه هر دو دستور ، در حديثى كه محمّد حلبى از امام صادق عليه السلام نقل مى كند ، آمده است. او كه از همين مشكل همراهى شخصى ثروتمند با اشخاص ديگر پرسيده است ، جواب مى شنود :
ان طابت بذلك انفسهم فلا بأس به، قلت: فإن لم تطب أنفسهم؟ قال: يصيرمعهم، يأكل من الخبز ويدع أن يستثنى من ذلك الهرات؛۳اگر رضايت خاطر دارند مشكلى نيست، خرج كند و اطعام دهد و گشاده دستى كند و اگر راضى نيستند، وظيفه شخص غنى است كه صبر كند و با غذاى آنان بسازد و خرج خود را جدا نكند و (به اصطلاح خاصه خرجى نكند).
اين همراهى و همگون بودن با جمع و كاروان ، در بسيارى از اعمال حج نيز توصيه شده است. لباس يكدست سپيد ، حركت همزمان از مواقف ، حركت يكسويه در طواف... همه و همه ، نشان دهنده روح وحدت و اتّحاد است كه مطلوب شارع حكيم مى باشد. تمام اين نكات ، نشان از دقت و ظرافت دستورات اخلاقى اسلام دارد كه با رعايت آنها و نگاهدارى حدود و مرزهاى هر يك ، مى توان به اعتدال اخلاقى و روابط صميمانه ، عاطفى و منطقى ، دست پيدا كرد.
دورى از تكبّر
با نگاهى كوتاه به روايات ، مى توان دريافت كه يكى از حكمت هاى تشريع حج ، بيرون راندن تكبّر از دل هاست. اين معنا را از شكل كلّى مراسم نيز مى توان فهميد. حضرت على عليه السلام مى فرمايد :