>

187
نسيم حديث

نفسانيه 1 و مبدأ بيشتر رذيلت هاى اخلاقى و نفسانى مى داند 2 و بر اين نكته تأكيد مى ورزد 3 . ايشان در كتاب «آداب الصلاة» ، هر يك از دو صفت عجب و كبر را از مهالك نفسانيه و براى هلاكت و شقاوت انسان ، سببى مستقل و موجبى منفرد مى داند. 4
در همين كتاب ، عجب را از نشانه هاى تسلّط شيطان بر انسان ، 5 و آن را از جمله معاصى قلب برمى شمرد و در كتاب ديگرشان اسرار الصلاة ، به نشانه بزرگى اين مصيبت ، كلمه استرجاع را بر زبان مى آورد. 6 ايشان در كتاب چهل حديث نيز ، چنين مى فرمايد :
بدان كه عجب ، خودش بنفسه از مهلكات و موبقات است، و ايمان و اعمال انسان را به باد فنا مى دهد و فاسد مى كند .
امام خمينى رحمه الله در ادامه و به استناد احاديث ، عجب به طاعت را از گناه كردن بدتر ، و علت ابتلاى مؤمن را به گناه ، جلوگيرى از ورود وى به هلاكت گاه عجب مى خواند ، و با استناد به گفته پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و نيز حديث امام صادق عليه السلام : « من دخله العجب هلك » 7 ، بر هلاكت بار بودن عجب تأكيد مى ورزد و صورت برزخى اين صفت زشت را ، وحشت و تنهايى بسيار سختى مى بيند كه هيچ وحشتى به آن شبيه نيست ، و اين نكته را با فرمايش پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در وصيّتش به امام على عليه السلام آنجا كه مى فرمايد: « لا وحدة أوحش من العجب » 8 ؛ هيچ تنهايى ، ترسناك تر از عجب نيست ، هم خوان مى داند.
پيشوايان ما ، سخنان ديگرى نيز در مذمّت خودپسندى و بيان خطر بزرگ عجب ابراز داشته اند. امام على عليه السلام آن را «رأس جهل» 9 و امام صادق عليه السلام ، آن را زيان بارترين

1.آداب الصلاة ، ج ۱ ، ص ۸۹ .

2.جنود عقل و جهل ، ص ۷۰ .

3.همان ، ص ۷۱.

4.آداب الصلاة ، ج ۱ ، ص ۸۹ و ۲۲۴.

5.همان ، ص ۲۳۵.

6.اسرار الصلاة ، ص ۷۶ .

7.الكافى ، ج ۲ ، ص ۳۱۳ ، ح ۲ .

8.تحف العقول ، ص ۶ و نيز ر. ك : نهج البلاغة ، حكمت ۳۸ ؛ الكافى ، ج ۸ ، ص ۲۰ ، ح ۴ .

9.غرر الحكم ، ح ۴۱۴ .


نسيم حديث
186

به حجم انبوه احاديث گردآورده در همين موضوع در مركز تحقيقات دار الحديث ، و در ميان آراى عالمان اخلاق نيز ، نظرات بزرگان اين علم ، ابن مسكويه ، غزالى ، فيض كاشانى و دو عالم بزرگ نراق ، ملا محمّد مهدى و احمد نراقى ، مدّ نظر بوده است و در حوزه روان شناسى جديد ، به نظرات فرويد و شاگرد و منتقد مكتب او ، اريك فروم ۱ از پركارترين روان شناسان در اين زمينه ـ ، پرداخته شده است.
براى دستيابى به انديشه هاى امام خمينى رحمه الله ، منبع اساسى ما ، كتاب ارزشمند چهل حديث ايشان بوده است ؛ زيرا ايشان در اين كتاب ، فصل خاصّى را براى اين بيمارى روانى گشوده اند و به تفصيل ، از آن سخن گفته اند ، اما در كتاب جنود عقل و جهل كه شرح حديث مشهور جنود عقل و جهل كافى ۲ است ، به تبع روايت ، به صورت ويژه اى به عجب نپرداخته و تنها در برخى مباحث آن ، مانند تواضع و كبر ، به آن اشاراتى داشته اند ۳ كه ما از آنها نيز بهره برده ايم . ديگر كتاب امام ، يعنى آداب الصلاة نيز ، گاه به گاه و به عنوان مانع معنوى نماز ، بدين مسئله پرداخته كه برخى مورد استناد ما قرار گرفته است .
روش پژوهش مقاله ، به شيوه تحقيق كتابخانه اى و نه ميدانى بوده ، اما از تحقيقات روان شناسان ، كه حاصل پژوهش هاى نظرى و بالينى آنها بوده است ، استفاده كرده ام .

خطر عجب

در آغاز و براى ارائه اهميت بررسى اين پديده اخلاقى ، گفتار پيشوايان دين و اخلاق و هشدارهاى امام خمينى را در باره عجب گوشزد مى كنيم ، اگر چه با بررسى مفهوم و آثار زيانبار آن كه در پى خواهد آمد ، به آسانى اين نكته تصديق مى شود كه عجب از خطرناك ترين و ديردرمان ترين بيمارى هاى روحى بشر در هميشه اعصار بوده است.
امام خمينى ، به تبع روايات متعدد در اين زمينه ، اعجاب نفس را از امّهات رذائل

1.Erich Fromm

2.الكافى ، ج ۱ ، ص ۲۱ ۲۳.

3.جنود عقل و جهل، ص ۳۳۴، ۳۴۲ و ۳۴۳.

  • نام منبع :
    نسيم حديث
تعداد بازدید : 64911
صفحه از 369
پرینت  ارسال به